کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش باشد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خوشچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš čehre) خوش صورت ، دارای چهرهی زیبا و قشنگ .
-
خوشدل
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš del) (به مجاز) راضی و خشنود ؛ شاد ، خوشحال ؛ (در قدیم) امیدوار ، درحال شادمانی و سرور .
-
خوشرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš ru) (به مجاز) دارای چهرهی متبسم و مهربان ، دارای چهرهی زیبا و قشنگ .
-
خوشروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš ruz) دارای زندگی راحت و بارفاه .
-
خوشزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš zād) نکوزاد .
-
جستوجو در متن
-
مرصع
فرهنگ نامها
(تلفظ: morassae) (عربی) آنچه با جواهر تزئین شده باشد ، جواهر نشان ؛ (در ادبیات) ویژگی شعری که آرایهی ترصیع در آن بهکار رفته باشد ؛ (در خوشنویسی) یکی از انواع خطوط عربی .
-
طنین
فرهنگ نامها
(تلفظ: tanin) (عربی) انعکاس صوت ، پژواک ؛ حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ باشد ؛ خوش آهنگی .
-
مرسل
فرهنگ نامها
(تلفظ: morsal) (عربی) (در ادیان) فرستاده شده (از سوی خدا) ، رسول صاحب کتاب ؛ (در حدیث) ویژگی روایتی که تمام یا بعضی از راویان آن حذف شده باشد ، یا بدون ذکر راویان به امام معصوم نسبت داده شود ؛ (در خوشنویسی) یکی از انواع خطوط عربی ؛ (در مقولهی صفت) ...