کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خود آرامی 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پویان
فرهنگ نامها
(تلفظ: puyān) (در قدیم) آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است ، روان ؛ دونده ، دوان ، شتابان ؛ جوینده ؛ جستجو کننده .
-
بارانک
فرهنگ نامها
(تلفظ: bārānak) (در گیاهی) گیاهی درختی و جنگلی از خانوادهی گل سرخ ؛ (در قدیم) بارانی که قطرههای آن کوچک است و به آرامی فرو میبارد.
-
طاووس
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāvus) (معرب از آرامی) پرندهای از خانوادهی کبک که پرهای رنگارنگ و زیبا دارد ؛ (در نجوم) یکی از صورتهای فلکی در نیمکرهی جنوبی آسمان .
-
نوازش
فرهنگ نامها
(تلفظ: navāzeš) (اسم مصدر از نوازیدن) ، از روی مهربانی دست بر سر و روی کسی کشیدن ؛ به آرامی و پیاپی لمس کردن ، مهربانی ، لطف ؛ (در قدیم) تسلی و دلجویی ، بخشش و عطا ، ترنم و تغنی؛ عمل نواختن آلات موسیقی .
-
ملایم
فرهنگ نامها
(تلفظ: molayem) (عربی) فاقد شدت و تندی ؛ (به مجاز) دارای اخلاق خوش و سازگار با دیگران ، مهربان ، نرمخو ؛ (در حالت قیدی) با نرمی و آهستگی ، به آرامی ، آهسته؛ (در قدیم) دارای تطابق ، سازگار ، متناسب ؛ (در قدیم) خوشایند .
-
وقار
فرهنگ نامها
(تلفظ: va(e)qār) (عربی) حالت کسی که حرکات جلف و سبک از او سر نمیزند و احترام دیگران را برمیانگیزد، متانت ، سنگینی ؛ آهستگی ، آرامی ؛ (در قدیم) شکوه و جلال ؛ (در عرفان) در اصطلاح حکمت عملی آن است که وقتی نفس در پی نیل به چیزی است، آرام باشد تا از شت...
-
بلقیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: belqis) (عبری) (در اعلام) ملکهی شهر سبا که در روایات نام همسر حضرت سلیمان (ع) است. (پیشینه و ریشهی نام بلقیس به درستی دانسته نیست، برخی آن را برگرفته از واژهی احتمالاً یونانیpallaxis ، به معنای دختر باکره یا همخوابه دانستهاند و برای آن معا...