کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مهرناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr nāz) (در اعلام) نام خواهر کیکاووس که وی را به همسری رستم داده بودند .
-
ارنواز
فرهنگ نامها
(تلفظ: arnavāz) (پهلوی) نام خواهر جمشید است که در اوستا ارنوک نامیده شده ؛ ارنواز به معنی ' آن که سُخنش رحمت میآورد' میباشد.
-
دینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dinā) داور ، داوری؛ (در اوستایی) دین ؛ (در عبری) (= دینه) انتقام یافته ؛ (در اعلام) نام خواهر یوسف (ع).
-
بهآفرید
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh āfarid) نیکو آفریده ، آفریدهی خوب و زیبا ، خوش سیما ؛ (در اعلام) نام خواهر اسفندیار در روایات ملی.
-
جمانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: jomāne) (عربی) یک دانه مروارید ، یک دانه لؤلؤ ؛ (در اعلام) نام دختر ابوطالب و خواهر حضرت علی(ع) .
-
گردیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: gordiye) (= گردیک در پهلوی) ، (در اعلام) خواهر بهرام چوبینه که خسرو پرویز او را به همسری گرفت .
-
شیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: šimā) (عربی) زن خال دار ؛ (در اعلام) دختر حلیمهی سعدیه خواهر رضاعی نبی اکرم (ص) .
-
بیژن
فرهنگ نامها
(تلفظ: bižan) (پهلوی) (در اعلام) نام پهلوان ایرانی ، پسر گیو و دختر زاده یا خواهر زاده رستم ، که داستان دلاوریهای او در شاهنامهی فردوسی و بیژن نامه آمده است.
-
آزرمیدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarmi doxt) به معنی دختر پیر ناشدنی ؛ (در اعلام) خواهر ' بوران دخت ' و دختر خسرو پرویز ، ملکهی ساسانی . + ن.ک. آذرمیدخت .
-
معصومه
فرهنگ نامها
(تلفظ: maesume) (عربی) (مؤنث معصوم) (در قدیم) زن بیگناه و پاک . ← معصوم ؛ (در اعلام) لقب حضرت فاطمه (معصومه) خواهر گرامی امام رضا (ع) .
-
مانوشاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: mānušāk) (مانوش + آک/āk/ (پسوند نسبت)) منسوب به مانوش ؛ ]مانوش نام شخصی است از اجداد منوچهر[ به علاوه (مانوشاک = مانوشک) و مانوشک نیز نام خواهر منوچهر شاه است .
-
زینب
فرهنگ نامها
(تلفظ: zeynab) (عربی) پاکیزگی ؛ نام درختی خوشبو و خوش منظر ؛ (در اعلام) نام دختر علی ابن ابیطالب (ع) و خواهر امام حسین (ع) و نام دختر رسول اکرم (ص) .
-
فاخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāxte) (عربی) پرندهای از خانوادهی کبوتر ؛ کوکو ، صلصل ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از اصول موسیقی قدیم ، فاخته ضرب ؛ (در اعلام) دختر ابوطالب و خواهر امیرالمؤمنین (ع) مکنی [کنیهی او] به ام هانی .
-
هما
فرهنگ نامها
(تلفظ: homā) (در پهلوی به معنی فرخنده)؛ پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها ، دارای بالهای بلند ، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار . [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می پنداشتند سایهاش بر سر هر کس ب...