کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گلجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol ju) (گل + جو (جزء پسین) = جوینده یا خواهان) ، جوینده و خواهان گل ؛ (به مجاز) دارای لطافت و ظرافتِ طبع .
-
مهرجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr ju) (در قدیم) جویندهی عاطفه و دوستی ، خواهان محبت از سوی دیگران .
-
طالب
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāleb) (عربی) خواستار ، خواهان ؛ (در تصوف) سالک ؛ (در اعلام) طالب آملی از شعرای معروف ایران در قرنِ یازدهم (هـ.ق) .
-
راغب
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāqeb) (عربی) دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی ، مایل ، خواهان ؛ (در اعلام) راغب اصفهانی از ادبا و علمای بزرگ اصفهان (قرن چهارم و پنجم هجری قمری) .
-
گشتاسب
فرهنگ نامها
(تلفظ: gaštāsp) به معنی دارندهی اسب از کار افتاده یا ترسو و محجوب ؛ (در اعلام) نام پسر لهراسب پادشاه کیان که خواهان پادشاهی از پدر بود ، و نام پدر داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی ؛ ]دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب تاریخ زبان فارسی این کلمه را ' دارندهی اسب...