کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکستری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تیهو
فرهنگ نامها
(تلفظ: teyhu , tihu) پرندهی شبیه به کبک اما کوچک تر از آن ، که رنگ پرهایش خاکستری مایل به زرد است و گوشت لذیذی دارد.
-
سحاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: sahāb) (عربی) ابر ، تودهی بخار آب که به رنگهای سفید ، خاکستری در آسمان دیده میشود.
-
ورقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: varqā) (عربی) کبوتر مادهی خاکستری رنگ ، فاخته ؛ (در تصوف) نفس کلیه را که قلب عالم و لوح محفوظ است .
-
مروارید
فرهنگ نامها
(تلفظ: morvārid) (در مواد) تودهی سخت ، گِرد ، کوچک و درخشان به رنگ سفید نقرهای یا خاکستری مایل به آبی که در بعضی از صدفهای دریایی یافت میشود و از سنگهای قیمتی است ، دُر ، لؤلؤ ؛ (در گیاهی) نوعی گُل (گُلِ مروارید) .
-
هما
فرهنگ نامها
(تلفظ: homā) (در پهلوی به معنی فرخنده)؛ پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها ، دارای بالهای بلند ، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار . [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما می پنداشتند سایهاش بر سر هر کس ب...