کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خان و مان نهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برازمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāz mān) (بَراز + مان = فکر و اندیشه) ، دارای فکر و اندیشه زیبا ؛ بلند اندیشه .
-
رادمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: rādman) (راد + من/مان = اندیشه و فکر) ، مردی که دارای اندیشهی جوانمردی است .
-
گلمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: golmān) گل + مان/ من = فکر و اندیشه ، ویژگی آن که دارای فکر و اندیشهای به مانند گل ظریف و لطیف) است ؛ به مجاز) نیک اندیش و خوب اندیش .
-
هومن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu man) (هو = خوب + من/ مان = اندیشه و روح) به معنی دارندهی روح خوب و نیک اندیش ؛ (در اعلام) نام پسر ویسه و برادران پیران و یکی از سرداران افراسیاب .
-
آذرمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar man) (آذر = آتش + من/مان = اندیشه و فکر) (به مجاز) دارای فکر و اندیشه روشن ؛ (در اعلام) نام سردار صاحب آوازه انوشیروان .
-
هورمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurman) (هور = خورشید + من/ مان = اندیشه و فکر)، اندیشه روشن ، فکر روشن ؛ (به مجاز) ویژگی آنکه اندیشه و فکر روشن دارد ، (روشن فکر) .
-
فریمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farimān) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + مان/ من = اندیشه و فکر) ؛ به معنی دارای اندیشهی خجسته ، مبارک و با شکوه ؛ (به مجاز) خیراندیش و نیک اندیش ؛ نام شهری در خراسان .
-
مانیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māniyā) (در پارسی باستان) خانه ، سرای ؛ (در پهلوی) برابر با واژهی مان به معنی خانه و مسکن ؛ (در اعلام) نام زن زِنیس حاکم ولایت اِاُلی جزو ایالات تحت فرماندهی فرناباذ [سردار بزرگ ایران در زمان اردشیر دوم هخامنشی] .