کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارج از حد بودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: kamāl) (عربی) آخرین حد چیزی ، نهایت ، بسیاری ؛ سر آمد بودن در داشتن صفتهای خوب ، بیعیب و نقص بودن ، کامل بودن ؛ خردمندی و دانایی ، فرزانگی ، درایت ؛ کاملترین و بهترین صورت و حالت هر چیز ؛ (در تصوف) رسیدنِ سالک به مقام محو ؛ (در فلسفه) صورت و...
-
بدری
فرهنگ نامها
(تلفظ: badri) (عربی) بارانی که پیش از زمستان ببارد ، بارانی که پیش از سرما بیاید ؛ بدر بودن ، ماه تمام و دو هفته بودن، حالت ماه دو هفته .
-
عصمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: esmat) (عربی) معصوم بودن ، بیگناهی ، پاکدامنی ، ناموس و عفت زنان ؛ (در قدیم) نگهداری و محافظت؛ (در فلسفه قدیم) ملکهی اجتناب از گناه .
-
مانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mānā) (صفت از ماندن) ماندنی ، پایدار ؛ (در پهلوی) به معنی مانند و مانند بودن است .
-
اعتصام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eetesām) (عربی) (در قدیم) متوسل گردیدن ، پناهنده شدن؛ خویشتن را از گناه بازداشتن، معصوم بودن ، معصومیت ، بازماندن از گناه به لطف خدا ، خویشتن داری از گناه .
-
ثوبان
فرهنگ نامها
(تلفظ: savbān) (عربی) بازگشتن پس از رفته بودن ؛ (در اعلام) نام دو تن از صحابه ؛ نام ابن ابراهیم ، ابوالفیض شیخ ذوالنون مصر یکی از بزرگان عرفا که صاحب کرامات و خوارق عادات بود.
-
بقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: baqā) (عربی) باقی بودن ، ماندگار بودن ؛ پایداری ، پایندگی؛ (در عرفان) عبارت است از بدایت سیر فی الله ، چه سیر الی الله وقتی منتهی شود که بادیهی وجود را به قدم صدق یکبارگی قطع کند و سیر فی الله آن گاه محقق شود که بنده را بعد از فنای مطلق ، وجو...
-
شادی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šādi) وضع و حالت شاد ، شاد بودن ، خوشحالی ، سرور ؛ (در قدیم) جشن ؛ (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل میشود .
-
وقار
فرهنگ نامها
(تلفظ: va(e)qār) (عربی) حالت کسی که حرکات جلف و سبک از او سر نمیزند و احترام دیگران را برمیانگیزد، متانت ، سنگینی ؛ آهستگی ، آرامی ؛ (در قدیم) شکوه و جلال ؛ (در عرفان) در اصطلاح حکمت عملی آن است که وقتی نفس در پی نیل به چیزی است، آرام باشد تا از شت...
-
سالم
فرهنگ نامها
(تلفظ: sālem) (عربی) فاقد بیماری جسمی یا روحی ؛ بدون عیب یا خرابی ، بدون آلودگی ؛ (به مجاز) منزه و به دور از مفاسد اخلاقی ؛ (در حالت قیدی) در حال سلامت و تندرستی یا در حال بدون عیب و خرابی بودن .
-
وفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: vafā) (عربی) پایدار بودن در قول و قرار ، تعهد دوستی یا عشق ؛ (در قدیم) دوستی ، رفاقت ؛ (در اعلام) میرزا محمد حسینی فراهانی متخلص به ' وفا ' از شعرای معروف اوائل قرن سیزدهم هجری قمری و عموی قائم مقام فراهانی .