کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حساب از خود داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اخلاص
فرهنگ نامها
(تلفظ: exlās) (عربی) دوستی خالص داشتن ، خلوص نیت داشتن ، عقیده داشتن ، عقیده پاک داشتن ، ارادت صادق داشتن؛ (در تصوف) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند ؛ سورهی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه ؛ (در قدیم) رها کردن ، نجات دادن .
-
صفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: safā) (عربی) داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت ، یکرنگی ، خلوص و صمیمیت ؛ (در اعلام) نام جایی در مکه در دامنهی کوه ابوقبیس که حاجیان سعی خود را در آنجا تکمیل میکنند ؛ (در عرفان) پاکی در برابر کدورت را می گویند در اصطلاح یعنی پاکی ...
-
اکرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: ekrām) (عربی) بزرگداشت ، گرامی داشتن ، احترامکردن ، حرمت ، احسان ، از واژههای قرآنی.
-
ایثار
فرهنگ نامها
(تلفظ: isār) (عربی) برگزیدن ، بخشش ، عطا ، کرامت کردن ؛ نفع دیگری با دیگران را بر نفع خود ترجیح دادن، گذشت کردن از حق خود برای آن که دیگری یا دیگران به حق خود برسند ، از خود گذشتگی .
-
حشمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hešmat) (عربی) بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار ؛ (در قدیم) شرم ، حیا ، پروا .
-
مروت
فرهنگ نامها
(تلفظ: morovvat) (عربی) جوانمردی ، مردانگی ؛ (در فقه) ملازمت عادات پسندیده و پرهیز از عادات مکروه و داشتن بزرگ منشی و بلند همتی .
-
هیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: heyām) (عربی) دوست داشتن ، ویژگی یا حالت کسی که از فرط عشق و غیرعشق شوریده است و نمیداند به کجا میرود.
-
بصیرت
فرهنگ نامها
(تلفظ: basirat) (عربی) بینایی ؛ (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در نظر داشتن ، آگاهی و دانایی؛ (در تصوف) نیروی باطنی که سالک با آن حقایق و باطن امور و اشیا را در می یابد.
-
فروتن
فرهنگ نامها
(تلفظ: forutan) آن که خود را از دیگران برتر نداند ، آن که خودپسند نیست ، متواضع .
-
مهاجر
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohājer) (عربی) آن که برای اقامت دائم از وطن خود به جای دیگری سفر میکند ؛ هر یک از یاران پیغمبر (ص) که به همراه او از مکه به مدینه هجرت کردند .
-
ارشین
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršin) دوستترین ؛ (در اعلام) نام یکی از شاهدختهای هخامنشی است که در زمان خود به درایت و کاردانی مشهور بوده است .
-
عصمتالزمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: esmatozzamān) (عربی) بیگناه و پاک در دوران و زمان ، آن که در دوران خود مبرا از گناه می باشد ، پاکدامن .
-
سوره
فرهنگ نامها
(تلفظ: sure) (عربی) هر یک از بخشهای صد و چهاردهگانهی قرآن که خود شامل چند آیه است ، سورت .
-
منیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: monir) (عربی) ویژگی آنچه از خود نور داشته باشد ، در مقابلِ مستنیر؛ درخشان ، تابان ، روشن .
-
همراز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamrāz) ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر میگویند ؛ همدم ، همنشین ، مونس.