کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرير پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایپک
فرهنگ نامها
(تلفظ: ipak) (ترکی) ابریشم، حریر، ابریشمی.
-
پرنیانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: parniyāne) پرنیان ، حریر چینی منقش . پرنیان .
-
فرنیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farniyān) گونه دیگر واژهی ' پرنیان ' ، ابریشم و حریر . ← پرنیان .
-
پرنیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: parniyān) (در قدیم) پارچهای ابریشمی دارای نقش و نگار ؛ نوعی پارچهی حریر که برای نوشتن به کار میبردند ، پردهی نقاشی .
-
فرند
فرهنگ نامها
(تلفظ: ferend) (معرب ' پرند') (استاد هنینگ این ' فرند' را با ' فرند ' معرب ' پرند' که اصلاً به معنی 'حریر گلدار' بوده از یک ریشه میداند .) به علاوه رجوع شود به پرند .
-
پرند
فرهنگ نامها
(تلفظ: parand) (= پرن ، پروین) (در قدیم) نوعی پارچهی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار ، حریر ساده ؛ (در گیاهی) گروهی از گیاهان درختچهای از خانواده علف هفت بند که در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی میرویند. + ن.ک. پرن و پروین.
-
ابریشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābriša(o)m) (پهلوی) رشتهای که از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند ، حریر ؛ (در گیاهی) گلی به صورتِ رشتههای باریک آویخته به رنگ زرد یا سرخ که در تابستانها میرویَد؛ درخت این گل ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) نوعی ساز زهی .