کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حالی به حالی، () شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایقان
فرهنگ نامها
(تلفظ: iqān) (عربی) به یقین دانستن ، بیگمان شدن ، بارور شدن ؛ حالت ذهن که امری را کاملاً درست میداند، یقین ؛ (در قدیم) ایمان .
-
بیدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: bidār) ویژگی آن که در خواب نیست ؛ (به مجاز) آگاه ، هوشیار ؛ آگاه و هوشیار شدن ؛ (به مجاز) برانگیخته شدن حس و حالتی در کسی .
-
آنیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: ānil) (ترکی) به خاطر آورده شدن ، مشهور ، نامی .
-
التیام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eltiyām) (عربی) به هم آوردن ، سر به هم آوردن ، پیوسته شدن ، سازواری میان دو چیز ؛ (به مجاز) صلح و آشتی .
-
اشراق
فرهنگ نامها
(تلفظ: ešrāq) (عربی) درخشیدن ، روشن شدن ، تابان شدن ، درخشش ، نورافشانی؛ (به مجاز) روشنی ، نور ؛ (در فلسفه) شناخت حقیقت از طریق ذوق و کشف و شهود؛ فلسفهی اشراق ، حکمتِ اشراق.
-
جلوه
فرهنگ نامها
(تلفظ: jelve) (عربی) نمایان شدن ، خود را آشکار کردن ، خودنمایی؛ (به مجاز) زیبایی ، جاذبه .
-
شیرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: širin) دارای مزهی شیرینی ؛ (به مجاز) مطبوع ، دلنشین و دلپذیر ؛ (به مجاز) زیبا ؛ (به مجاز) شیوا یا ادا شده با لهجهای گوش نواز (سخن) ؛ (به مجاز) گرامی ، عزیز ، به طور دلپذیر ، خیلی خوب، مطبوع و خوشایند شدن ؛ (در قدیم) (به مجاز) ارج و قرب پیداک...
-
الها
فرهنگ نامها
(تلفظ: elhā) (عربی) (مصدر باب افعال از لهوء) شادی آوردن ؛ بسیار بخشش کردن ؛ به شنیدن آواز مشغول شدن .
-
ستایش
فرهنگ نامها
(تلفظ: setāyeš) حمد و سپاس خداوند ، شکرگزاری (به درگاه خداوند) ، ستودن ، مدح کردن ، تعریف ، مدح، تمجید، تعریف و تمجید شدن.
-
نیروانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nirvānā) (سنسکریت) آخرین مرحله سلوک در نزد ' بودا ' که مرحلهی محو شدن جنبهی حیوانی وجود و رسیدن به کمال است .
-
گلدانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol dāne) (گل + دانه = بذر) بذرِ گل ؛ (به مجاز) آن که ویژگی گل شدن (زیبا ، لطیف و با طراوت) را دارد .
-
طلوع
فرهنگ نامها
(تلفظ: tolue) (عربی) دمیدن و برآمدنِ خورشید و مانند آن ؛ (به مجاز) ابتدای روز و (به مجاز) آغاز پیدایش چیزی ؛ (در نجوم) پیدایی و آشکار شدن ستاره هنگامی که تحت الشعاع خورشید نباشد ، مقابلِ غروب .
-
گلخند
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol xand) گل + خند = خندیدن به مجاز باز شدن شکوفه یا گل ، شکفتن) ، روی هم شکوفه ، شکوفهی گل و به مجاز) زیبا و با طراوت .
-
هجرت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hejrat) (عربی) از کشور یا زادگاه خود به جای دیگر رفتن و در آنجا ساکن شدن ؛ مهاجرت پیغمبر اکرم (ص) از مکه به مدینه که مبنای گاهشماری و تاریخ مسلمانان است .
-
وصال
فرهنگ نامها
(تلفظ: vesāl) (عربی) رسیدن به فرد مطلوب و هم آغوش شدن با او ؛ رسیدن به چیزی و به دست آوردن آن؛ (در تصوف) پیوند با خداوند و رسیدن به مرتبهی فناء فی الله ؛ (در اعلام) میرزا احمد شفیع بن محمد اسماعیل شیرازی (وصال شیرازی) از شاعران ایران در اوایل دورهی...