کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جَمَالٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamāl) (عربی) زیبایی؛ (به مجاز) مایهی زیبایی و زینت بخش؛ (در تصوف) جلوههای الطاف خداوندی .
-
جمالالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamāloddin) (عربی) زیبایی در دین ، نیکویی در دین ، آن که در چهرهاش زیبایی دین نهفته است.
-
واژههای همآوا
-
جمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamāl) (عربی) زیبایی؛ (به مجاز) مایهی زیبایی و زینت بخش؛ (در تصوف) جلوههای الطاف خداوندی .
-
جستوجو در متن
-
فائقه
فرهنگ نامها
زنی که از لحاظ جمال بر دیگران رجحان دارد
-
محمدجمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad jamāl) از نامهای مرکب ، ← محمد و جمال .
-
امیرحسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir hoseyn) (عربی) امیر خوب و نیکو ، پادشاه نیک ، حاکم صاحب جمال.
-
رنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ranā) (عربی) شادمان گردیدن ، شاد شدن ، چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن ؛ جمال .
-
فائقه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fā’eqe) (عربی) (مؤنث فائق) عالی ، برتر ؛ زنی که از حیث جمال بر همگان برتری داشته باشد .
-
شوار
فرهنگ نامها
(تلفظ: šavār) حُسن و جمال ، خوبی ، زینت آرایش باد ملایم و نسیم (در کردی) به معنی شب هنگام .
-
آریاناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyā nāz) مایهی افتخار نژاد آریایی ، مظهر زیبایی و جمال نژاد آریایی .
-
روا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ravā) جایز ، لایق ، سزاوار ، شایسته ؛ ]اگر به کسر ' ر' (رِوا) خوانده شود به معنی بارداری ، برومندی، فراوانی و بسیاری میباشد ؛ این کلمه در عربی نیز با واژهی ' رُوا '/rovā/ به معنی چهرهی زیبا ، زیبایی و جمال هم نویسه است[.
-
باهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāher) (عربی) روشن ، آشکار ، درخشان ، هویدا ، شاخص ، مشهور؛ (در اعلام) لقب عبدالله بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب که او برادر پدری و مادری حضرت امام باقر (ع) است و از کثرت جمال [زیبایی زیاد] لقب باهر داشته است .
-
بثینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: bosainah) (عربی) (مصغر بَثنَه یا بَثنَة) به معنای مرغزار ، زمین نرم و هموار ، زن صاحب جمال و زیبا؛ (در اعلام) نام فرزند (دختر) امکلثوم دختر علی(ع) ؛ نام زنی از قبیلهی عذره که شاعری فصیح بود و داستان عشق او با جمیل از همان قبیله مشهور است ؛ ن...