کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شباب
فرهنگ نامها
(تلفظ: šabāb) (عربی) جوانی ، مرد جوان ؛ (در موسیقی ایرانی) نام پردهای .
-
هبه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hebe) (عربی) دادن چیزی به کسی بدون دریافت چیزی در مقابل آن ؛ بخشش ؛ عطا و (در فقه و حقوق) ، عقدی که در آن شخصی مالی را بدون دریافت چیزی به دیگری واگذار میکند ؛ هِبه در میتولوژیِ [اسطوره شناسیِ] یونان نماد مؤنث جوانی و شکوفایی شناخته شده است .
-
مدیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mediyā) نام یونانی ایات جبال یا عراق عجم که نواحی آن عبارت بوده از قرمیس یا کرمانشاهان ، همدان، ری و اصفهان ؛ این نواحی سرزمینی کوهستانی و پهناور بوده که یونانیان به آن 'مدیا' گفتهاند ؛ سرزمین ماد ؛ (در اعلام) نام زن آخرین پادشاه ماد ؛ (در اس...
-
حنظله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanzale) (عربی) (مفرد حَنظل) گیاهی بسیار تلخ که خاصیت دارویی دارد ، هندوانهی ابوجهل ؛ (در اعلام) نام جوانی که در شب اول ازدواجش در رکاب رسول اکرم (ص) جنگید و به شهادت رسید ؛ حنظله باد غیسی حکیم و شاعر پارسی گوی قرن سوم (هـ..ق).
-
مانی
فرهنگ نامها
(تلفظ: māni) مانی (در لغت) به معنی ' اندیشمند ' است ؛ (در اعلام) بنیان گذار آئین مانوی ، وی پسر ' فاتک ' بود و در ایام جوانی به آموختن علوم و حکمت و غور و مطالعه در ادیان زرتشتی و عیسوی و سایر دینهای زمان خویش پرداخت و در 24 سالگی ادعای پیامبری کرد ...