کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنبلی و بی حالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تایسز
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāy sez) (ترکی) (تای = لنگه ، همتا و نظیر + سز = بدون) ، در مجموع به معنی بی نظیر ، بی همتا .
-
طاهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāher) (عربی) پاک ، پاکیزه ؛ بیگناه ، معصوم ؛ (در قدیم) (به مجاز) بی آلایش و بی غش .
-
پاکفروغ
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāk foruq) درخشش پاک و بی غبار .
-
ملیسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: malisi) (عربی) (در قدیم) شیرین و بی دانه (انار) .
-
دلیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: dalir) (به مجاز) شجاع ، دارای جرأت و جسارت ؛ (در قدیم) گستاخ ، بی پروا .
-
زمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zamān) جریانی پیوسته ، غیر قابل انقطاع ، رونده ، و بی آغاز و بی انجام که در طی آن ، حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد ؛ روزگار ، زمانه فلک ؛ وقت ، هنگام ، گه، گاه ؛ (به مجاز) آسمان .
-
پاکمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāk mehr) (در قدیم) (به مجاز) ویژگیآن که دوستی او بی ریا و خالص باشد.
-
صامت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāmet) (عربی) خاموش ، بی صدا ، ساکت ؛ (در حالت قیدی) در حال سکوت ؛ (در قدیم) (به مجاز) طلا و نقره .
-
صفوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: safvān) (عربی) (در قدیم) روشنی ، بی آلایشی ؛ صفا ؛ (در اعلام) نام برخی از صحابه و محدثان .
-
واله
فرهنگ نامها
(تلفظ: vāleh) (عربی) عاشق بی قرار ، شیفته و مفتون ؛ حیران ، سرگشته ، مبهوت ؛ (در حالت قیدی) در حال شیفتگی .
-
فریدالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: faridoddin) (عربی) یگانه در دین ، بی نظیر در دین داری و دین ورزی؛ (در اعلام) نام شیخ فریدالدین عطار نیشابوری عارف و شاعر نامی ایران (قرن 6 و7) هـ .ق.
-
گیتینوش
فرهنگ نامها
(تلفظ: giti nuš) [گیتی + نوش =(در قدیم) بیمرگی ، زندگی] جهانِ بی مرگی ؛ (به مجاز) شخص (زن) دارای عمر طولانی و بلند ؛ (به مجاز) ماندنی .
-
زروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zarvān) نامی در اوستا به معنی ' زمان ' و از آن فرشتهی زمانهی بیکرانه اراده شده و در رسالهی پارسی علمای اسلام به ' زمان درنگ خدای ' تعبیر شده است ؛ (در فرهنگ ایران پیش از اسلام) زروان به معنی ایزدِ زمانِ بی پایان است ؛ (در اعلام) یکی از نام...
-
نادر
فرهنگ نامها
(تلفظ: nader) (عربی) آنچه به ندرت یافت شود ، کمیاب ؛ آن که در نوع خود بی نظیر باشد ، بیهمتا ؛ عجیب، شگفتآور ؛ (در حالت قیدی) به ندرت ؛ (در اعلام) نادر شاه افشار پادشاه ایران و مؤسس سلسلهی افشاریه .