کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صوفیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufiy(y)e) (عربی) (در تصوف) پیروان طریقه و مسلک تصوف ، اهل تصوف ، متصوفه ؛ پایتخت بلغارستان .
-
صوفی
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufi) (عربی) (در تصوف) پیرو یکی از فرقههای تصوف ، درویش ؛ نام روستایی در ماکو .
-
جانانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: jānāne) محبوب ، معشوق ؛ (در تصوف) (به مجاز) خداوند .
-
دیدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: didār) ملاقات ، دیدن یکدیگر ، دیدن ؛ (در تصوف) مشاهده ؛ (به مجاز) چهره ، روی و چشم .
-
حجتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hojjatollāh) (عربی) برهان حق تعالی ؛ (در تصوف) انسان کامل که حجت حق بر خلق است .
-
عبدالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdollāh) (عربی) بندهی خدا ؛ (در تصوف) به معنی انسان کامل است .
-
واجد
فرهنگ نامها
(تلفظ: vājed) (عربی) دارنده ، دارا ؛ (در تصوف) آن که در حال وجد است ؛ از نامها و صفات خداوند .
-
عرفان
فرهنگ نامها
(تلفظ: erfān) (عربی) (در تصوف) مکتبی که وصول به حقیقت معرفت خداوند را از طریق ریاضت و تهذیب نفس و تأمل جستجو میکند ؛ یکی از مراحل سلوک ، معرفت ؛ شناخت بر مبنای اصول مکتب تصوف ؛ (در قدیم) شناخت ، آشنایی .
-
دلدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: del dār) (به مجاز) معشوق و محبوب ؛ (در قدیم) مهربان ، با محبت ؛ (در تصوف) حق ، خداوند.
-
سالک
فرهنگ نامها
(تلفظ: sālek) (عربی) آن که راهی را طی کند ، رونده ، راه رو ؛ (در تصوف) آن که مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری میگذراند .
-
جمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: jamāl) (عربی) زیبایی؛ (به مجاز) مایهی زیبایی و زینت بخش؛ (در تصوف) جلوههای الطاف خداوندی .
-
خضر
فرهنگ نامها
(تلفظ: xezr) (در اعلام) در نزد مسلمانان پیامبری است که آب حیات نوشید و مرشد موسی بود ؛ (در تصوف) خضر مقامی ممتاز دارد و راهنمای سالکان است.
-
کامله
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmele) (عربی) (مؤنث کامل) ، زن کامل ؛ (در تصوف) کامل (زن) ، ← کامل .
-
سوفیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufiyā) (عربی) (= صوفیه) ، پیروان تصوف ؛ عاقل ، خردمند ؛ (در اعلام) (= صوفیه) پایتخت بلغارستان .
-
صابر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāber) (عربی) صبور ، صبر کننده ، شکیبا ؛ از نامهای خداوند ؛ (در تصوف) ویژگی آن که برای خدا صبر کند و از سختیها شکایت نکند .