کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تر و تازه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نوبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bar) ویژگی میوهای که در آغاز فصل خود به بازار میآید ؛ (به مجاز) تازه و جدید ؛ (در قدیم) تَر و تازه ، شاداب ؛ (در قدیم) تحفه ، نو برانه .
-
خوشاب
فرهنگ نامها
(تلفظ: xo(u)šāb) (به مجاز) میوهای که با محلول آب و شکر میپزند ؛ آبدار و تر و تازه ؛ (در قدیم) تابان و درخشان (معمولاً در مورد بعضی از جواهرات) ؛ روشن و شفاف .
-
نویان
فرهنگ نامها
(تلفظ: noviyān) [نوی/novi/ = نو بودن ، تازگی ، (در قدیم) (به مجاز) شادابی ، تر و تازگی + ان (پسوند نسبت)] ، منسوب به نوی ، مربوط به نوی ؛ (به مجاز) شاداب و تر و تازه ؛ ( در ترکیِ مغولی) شاهزاده .
-
نوبهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bahār) آغاز فصل بهار ؛ (در قدیم) سبزهی نو رسته ، گل و شکوفهی تازه روییده ؛ نو بهار (از سنسکریت) (در قدیم) به معنی معشوق یا زن زیبا ؛ ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بتهای زیبا در آن ، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان ...
-
گل بهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol bahār) [گل + بهار = فصل اول سال ، شکوفهی درختان خانوادهی مرکبات ، گیاهی زینتی از خانوادهی کاسنی ، بابونه ، بهارنارنج؛ به مجاز بخش آغازین یا دورهی شادابیِ هر چیز]، روی هم به معنای گلِ بهاری ، گلِ گیاه بابونه ، بهار نارنج و کاسنی ، گلِ ت...