کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تحت منظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بهآفرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh āfarin) خوب آفریده ، خوش سیما ، خوش منظر .
-
بهرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh rox) خوشگل و نیک منظر .
-
بهرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh ru) خوبرو و نیک منظر؛ (به مجاز) زیبا .
-
نیکسیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik simā) (فارسی ـ عربی) خوش سیما ، زیبا منظر .
-
نیکولقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: niku leqā) نیک روی ، نیکو صورت ، خوش منظر .
-
زینب
فرهنگ نامها
(تلفظ: zeynab) (عربی) پاکیزگی ؛ نام درختی خوشبو و خوش منظر ؛ (در اعلام) نام دختر علی ابن ابیطالب (ع) و خواهر امام حسین (ع) و نام دختر رسول اکرم (ص) .
-
منظر
فرهنگ نامها
(تلفظ: manzar) (عربی) آنچه بر آن نظر بیفتد و به چشم دیده شود ؛ جلوهی ظاهری هر شخص و (به مجاز ) صورت و چهره ، در مقابلِ مَخبَر ؛ (در قدیم) منظره .
-
شاهرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: šāh rox) دارای رخساری چون شاه ، شاه منظر ، شاه سیما ؛ (در اعلام) پسر امیر تیمور گورکان ؛ (در ورزش) در شطرنج حرکت اسب هنگامی که به شاه حریف کیش دهد و رخ او را نیز به خطر اندازد.