کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخ آغاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
عشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ešā) (عربی) آغاز تاریکی بعد از غروب آفتاب ؛ (در قدیم) زمانِ میان غروب آفتاب و طلوع فجر، شبانگاه، شامگاه .
-
نوبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bar) ویژگی میوهای که در آغاز فصل خود به بازار میآید ؛ (به مجاز) تازه و جدید ؛ (در قدیم) تَر و تازه ، شاداب ؛ (در قدیم) تحفه ، نو برانه .
-
طلوع
فرهنگ نامها
(تلفظ: tolue) (عربی) دمیدن و برآمدنِ خورشید و مانند آن ؛ (به مجاز) ابتدای روز و (به مجاز) آغاز پیدایش چیزی ؛ (در نجوم) پیدایی و آشکار شدن ستاره هنگامی که تحت الشعاع خورشید نباشد ، مقابلِ غروب .
-
ماکان
فرهنگ نامها
(تلفظ: mākān) (عربی) (در قدیم) آنچه بوده است ؛ (در اعلام) نام پسر کاکی از سران دیالمه که در آغاز نزد ابوالحسین ناصر در گرگان بسر میبرد و از سران با نفوذ او بود و مدتی از جانب وی بر 'تمیشه' حکومت میکرد .
-
زمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zamān) جریانی پیوسته ، غیر قابل انقطاع ، رونده ، و بی آغاز و بی انجام که در طی آن ، حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد ؛ روزگار ، زمانه فلک ؛ وقت ، هنگام ، گه، گاه ؛ (به مجاز) آسمان .
-
بشر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bešr) (عربی) گشاده رویی ؛ (در اعلام) بِشر حافی صوفی معروف که در بغداد میزیست و گروهی از صوفیان را در اطراف خود گرد آورد . گویند وی در آغاز به کار لهو و لعب مشغول بود و بر اثر تذکر موسی بن جعفر (ع) متنبه شد و توبه کرد .
-
نوروز
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)ruz) بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظات سال نو آغاز میشود ؛ نام گلی (گل نوروز) ؛ (در قدیم) (به مجاز) بهار ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از الحان قدیم ایرانی.
-
مقداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: meqdād) (عربی) بسیار قطع کنندهی چیز ؛ (در اعلام) نام یکی از اصحاب بزرگ رسول اکرم (ص) که مردی فاضل و دانشمند و شجاع بود و یکی از هفت نفری است که در آغاز بعثت اسلام آوردند.
-
یوشع
فرهنگ نامها
(تلفظ: yušee) (عبری) (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل (وصی و خلیفهی موسی (ع)) از نسل حضرت یوسف (ع) و یعقوب (ع) ، نام وی (یوشع) در آغاز ' هوشع ' بود یعنی ' او نجات میدهد ' ولی بعد به ' یهوشوع ' یعنی یهوه نجات میدهد مسما شد .
-
نوبهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bahār) آغاز فصل بهار ؛ (در قدیم) سبزهی نو رسته ، گل و شکوفهی تازه روییده ؛ نو بهار (از سنسکریت) (در قدیم) به معنی معشوق یا زن زیبا ؛ ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بتهای زیبا در آن ، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان ...