کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخ (رشته) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سدل
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadel) رشتهی جواهر که در سینه افتد ، رشته یا گوهر ، پرده .
-
ابریشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābriša(o)m) (پهلوی) رشتهای که از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند ، حریر ؛ (در گیاهی) گلی به صورتِ رشتههای باریک آویخته به رنگ زرد یا سرخ که در تابستانها میرویَد؛ درخت این گل ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) نوعی ساز زهی .
-
گلابتون
فرهنگ نامها
(تلفظ: golābe(a)tun) (در صنایع دستی) رشتههای نازک طلا و نقره (امروزه اغلب اکلیلی به رنگ طلا یا نقره) که همراه تارهای ابریشم در زری بافی به کار میرود ؛ گلهای برجسته از رشتههای طلا و نقره که روی پارچه میدوزند ؛ ابریشم بافتهای به رنگ مو همراه با م...
-
زاگرس
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāgros) نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد که همان کوههای پشتکوه کنونی یا پاطاق است و یونانیان آن را زاگرس گفتهاند .
-
اورمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: orāmān) اشکال و زحمت و رنج ؛ جنگل ؛ نام منطقه ای از کردستان ایران ] اورامان[ که از طرف شرق متصل است به مریوان و از غرب به شمال به شهر زور و از جنوب به جوانرود ؛ نام رشته کوههایی که قسمتی از مرزهای ایران و عراق را تشکیل می دهد.
-
رودک
فرهنگ نامها
(تلفظ: rudak) (رود = فرزند به ویژه پسر + ک/-ak/ (پسوند تحبیب و نسبت)) ، پسر دوست داشتنی و محبوب ؛ نامِ مَعبر کوهستانی بسیار خطرناکی در انتهای رشتهکوههای فارس ، بر سر راه کازرون و بوشهر .