کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی گفت و گوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
امیرخسرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir kosro(w)) ( عربی _ فارسی ) امیر و پادشاه عظیم الشأن ؛ (در اعلام) نام امیر خسرو دهلوی شاعر بزرگ فارسی گوی هند در قرن 7 و 8 (هـ . ق) .
-
شباویز
فرهنگ نامها
(تلفظ: šabāviz) (= شب آویز) ، مرغی که به شب خود را به یک پای بیاویزد و حق حق گوید و او را حق گوی نیز گویند ، مرغ شب آهنگ .
-
امیراردلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ardelān) (عربی ـ فارسی) نامی مرکب برای پسران که به تعبیری میتوان گفت امیر سرزمین مقدس و پاک .
-
حنظله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanzale) (عربی) (مفرد حَنظل) گیاهی بسیار تلخ که خاصیت دارویی دارد ، هندوانهی ابوجهل ؛ (در اعلام) نام جوانی که در شب اول ازدواجش در رکاب رسول اکرم (ص) جنگید و به شهادت رسید ؛ حنظله باد غیسی حکیم و شاعر پارسی گوی قرن سوم (هـ..ق).
-
اقبال
فرهنگ نامها
(تلفظ: eqbāl) (عربی) در باور عامه ، آنچه باعث خوشبختی میشود ؛ بخت و طالع ؛ رویآوردن ، رویآوردن دولت ؛ سعادت ، نیک بختی و بهروزی ؛ (در احکام نجوم) بودنِ کواکب در وتدها که آن را دلیل نیک بختی میدانستند در مقابلِ ادبار ؛ (در اعلام) عباس اقبال آشتیان...