کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی هنر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
ادب
فرهنگ نامها
(تلفظ: adab) دانش ، فضل ، معرفت ، هنر ، حسن معاشرت ، آزرم ، حرمت ، پاس .
-
افضل
فرهنگ نامها
(تلفظ: afzal) (عربی) فاضلتر ، برتر از دیگران در علم و هنر و اخلاق و مانند آنها ، برترین ، بالاترین .
-
کمالالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: kamāloddin) (عربی) موجب ترقی آیین و کیش ؛ (در اعلام) نام چندین تن از مشاهیر ادبی و هنر .
-
فضیلت
فرهنگ نامها
(تلفظ: fazilat) (عربی) برتری در دانش ، هنر و اخلاق ، فضل ؛ ارزش و اهمیت ؛ (در قدیم) (در علم اخلاق) ویژگیهای ستودهی اخلاقی در مقابلِ زذیلت .
-
فرهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: farhang) پدیدهی کلی پیچیدهای از آداب ، رسوم ، اندیشه ، هنر ، و شیوهی زندگی که در طی تجربهی تاریخی اقوام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهای بعدی ؛ قاموس و لغتنامه ؛ (در گفتگو) به معنی ادب ، شعور یا تربیت اجتماعی ؛ (در قدیم) به معنای علم ...
-
فضل
فرهنگ نامها
(تلفظ: fazl) (عربی) برتری در دانش ، اخلاق و هنر ؛ دانش و معلومات ؛ لطف و توجه و رحمت و احسان (که از خداوند میرسد) ؛ (در قدیم) افزونی ، زیادتی ، سخاوت و بخشندگی ؛ (در اعلام) نام چند تن از مشاهیر تاریخی .
-
نادره
فرهنگ نامها
(تلفظ: nadere) (عربی) شخص هوشمند و دارای نبوغ که نظیر او کمتر ظهور میکند؛ (به مجاز) (در قدیم) سخن یا حکایت با معنی و دلنشین ؛ (در اعلام) نادره بانو نقاش ایرانی سدهی یازدهم که در هنر نقاشی در آن دوران سرآمد بود ، + ← نادر.
-
گلآرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol ārā) آن که حرفهاش گل آرایی است ، آن که هنر چیدن و آرایش گلها در یک مجموعه یا قرار دادن آنها در کنار شاخ و برگ و مانند آن به جهت جلوه و زیبایی بیشتر دارد ؛ (در اعلام) نام مادر روشنک بنا بر بعضی از نسخههای شاهنامه .