کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی لباس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
مروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: marvān) (عربی) صندوق ، کمد لباس ، گنجهی لباس ، دولاب ؛ (در اعلام) نام دو تن از خلفای اموی؛ نام چند تن از محدثین و شعرا .
-
جوشن
فرهنگ نامها
(تلفظ: jo(w)šan) (عربی) نوعی لباس جنگی قدیمی شبیه زره ؛ (به مجاز) محافظت کننده از خطر ، آسیب .
-
ترمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: terme) نوعی پارچه (قیمتی) از جنس کرک ، پشم ، یا ابریشم با نقشهای بته جقه ، اسلیمی ، و مانند آنها که معمولاً از آن ، جانماز ، بقچه و لباس تهیه میکنند .
-
ساره
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāre) (عبری) (= سارا ، سارای) به معنی امیرهی من ؛ (در اعلام) زوجه ابراهیم خلیل (ع) و مادر اسحاق (ع) ؛ (در هندی) شاره یا نوعی لباس محلیِ زنان هند و پاکستان که به صورت پارچهای سبک و بلند است و یک سر آن را به دور کمر میپیچند و سر دیگر آن را بر...