کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی قد و قدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
فرّخ داد
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox dād) زادهی مبارک و خجسته ؛ (به مجاز) خوش قدم ، قدم خیر .
-
فربد
فرهنگ نامها
فر به معنى زياد و بد به معنى قد است پس فربد يعنى قد بلند
-
سرودخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarv dox) (سرو + دخت = دختر) (دختر سرو قد) دختری که ویژگی سرو (شادابی و طراوت) را دارد ؛ (به مجاز) خوش اندام ، بلند قد ، معشوق خوش قد و بالا .
-
سبکتکین
فرهنگ نامها
(تلفظ: saboktakin) (مغولی) سبکتگین ، سبک قدم ، نیک قدم ؛ (در اعلام) نام پدر سلطان محمود غزنوی و مؤسس سلسله غزنویان .
-
رعنا
فرهنگ نامها
زن زیبا رو و بلند قد
-
طیب
فرهنگ نامها
(تلفظ: tayyeb) (عربی) پاک ، پاکیزه ، مطهر ؛ (در قد یم) آنچه پاک و مطبوع است.
-
فرّخپی
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox pey) (در قدیم) (به مجاز) خوش قدم و خوش یمن ؛ نیک بخت و کامروا .
-
رسادخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: re(a)sā doxt) (رسا + دخت = دختر) ، دختر بلند بالا و موزون ؛ (به مجاز) دختر خوش قد و قامت و زیبا .
-
برشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: baršid) مرکب از بر به معنی قد و بالا و شید به معنی خورشید ؛ (به مجاز) زیبا چون آفتاب .
-
حنیفه
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanife) (عربی) (مؤنث حنیف) دختر درست و پاک ، دختر راستین ، زن ثابت قدم در دین .
-
رسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: re(a)sā) ویژگی صدایی که به وضوح قابل شنیدن است ، موزون و بلند ، آنچه به راحتی قابل درک است، بلیغ ؛ (به مجاز) رشید و خوش قد و قامت .
-
شمشاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: šemšād) (در گیاهی) درختچهای همیشه سبز با انواع مختلف که در حاشیهی باغچهها کاشته میشود ؛ (در قدیم) مرزنگوش ؛ (در قدیم) (به مجاز) شخص خوش قد و قامت و نیز (در قدیم) (به مجاز) زلف و معشوق .
-
هوتن
فرهنگ نامها
(تلفظ: hotan) (هو = خوب + تن) خوب تن ، نیک اندام ؛ (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا؛ (در پهلوی) به معنی خوب تنیده ، خوب کشیده ، برکشیده ، خوش بالا؛ (در اعلام) یکی از هم پیمانان داریوش بزرگ هخامنشی هنگام حمله به مغان .