کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی غذا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
شیدان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šidān) سفرهی غذا و نعمت ، سور ؛ نام کوهی در ناحیه بختیاری ، نامِ بوستانی (قدیم) در شیراز .
-
شیلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: šilān) (در قدیم) (در گیاهی) (= چیلان) ، درخت عناب ؛ (در مغولی) مهمانی ، سور ؛ (در قدیم) غذا، طعام.
-
مائده
فرهنگ نامها
(تلفظ: mā’ede) (عربی) (درقدیم) خوردنی ، طعام ؛ سفرهای که بر آن غذا میگذارد ؛ سورهی پنجم از قرآن کریم ، دارای صد و بیست آیه.
-
زمزم
فرهنگ نامها
(تلفظ: zamzam) چاهی است در مکه و معنی آن ' آهسته آهسته ' است ؛ نام کتابی از مصنفات زرتشت ؛ (در ادیان) دعایی که پیروان زرتشت هنگام عبادت یا غذا خوردن آهسته زیر لب میخوانند.
-
نرگسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: nargesi) منسوب به نرگس ؛ نوعی غذا ؛ (در قدیم) نوعی خورش ؛ (در قدیم) (به مجاز) عشوه به صورت زبان درآوردن معشوق در مقابل عاشق ؛ نوعی پارچهی لطیف گران بها .
-
نعمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: neemat) (عربی) هر چیزی که باعث شادکامی ، آسایش زندگی و سعادت انسان می شود ؛ (در قدیم) مال ، ثروت ؛ عطا ، بخشش ؛ نیکی ، خوبی ؛ محصول ؛ روزی ، رزق ؛ هدیه ، تحفه ؛ (در قدیم) (به مجاز) غذا .
-
مهبود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mah bud) وزیر و گنجور بیدار دل انوشیروان که دلی پر خرد و رایی درست داشت و پیوسته در جستجوی نیکنامی بود و انوشیروان در بزمها بجز از دست وی غذا نمیخورد .
-
گلپر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol par) (در گیاهی) دانهی معطری به شکل پولک های زرد کوچک که دارویی است و کوبیدهی آن به صورت چاشنی غذا مصرف میشود ؛ گیاه این دانه که علفی یک ساله یاپایا و خودرو یا کاشتنی است .