کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی طلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
سلما
فرهنگ نامها
(تلفظ: selmā) نام درختی ؛ (در عربی) (مؤنث سِلم) صلح ، آشتی ، زنِ صلح طلب .
-
سلم
فرهنگ نامها
(تلفظ: salm) (اوستایی) (در اعلام) یکی از سه پسر فریدون در اوستا ؛ (در عربی) سِلم /selm/ صلح و آشتی؛ مردِ صلح طلب .
-
گیسو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gisu) موی بلند سر ؛ (در نجوم) سه ستاره در خارج صورت فلکی اسد و همینطور ستارهی دنباله دار ؛ (در عرفان) طریق طلب را به عالم هویت گویند و حبل المتین [ریسمان محکم یا شریعت اسلام] عبارت از آن است.