کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی خدایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
یزدانمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: yazdān mehr) مهرِ خدایی ، نشانهی مهر و محبت ایزدی .
-
یمینالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: yaminollāh) (عربی) مایهی برکت و سعادتمندی خدایی .
-
ایزدمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: izad mehr) دارای مهر و محبت ایزدی ، دارای محبت و درستی خدایی.
-
ایزدوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: izadvand) (ایزد + وند (پسوند نسبت)) ، منسوب به ایزد ، منتسب به خدا ، ایزدی ، خدایی.
-
عبدالباقی
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolbāqi) (عربی) بندهی جاوید (خدایی)؛ (در اعلام) عبدالباقی تبریزی خوشنویس معروف قرن یازدهم (هـ.ق.)
-
صدرالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: sadrollāh) (عربی) (به مجاز) کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست ، و به تعبیر عرفانی دارای باطن و روح خدایی .
-
الهه
فرهنگ نامها
(تلفظ: elāhe) (عربی) (= الاهه) (مؤنث ' اله ' ربالنوع) ؛ پرستش کردن ؛ ماه نو ، آفتاب ؛ بتان ؛ (در ادیان) در اعتقادات قدیم نیمه خدایی که نمایندهی نوعی خاص بوده و به صورت زنی ظاهر میشده است .