کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی بدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
احسان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ehsān) (عربی) خوبی ،نیکی ، نیکویی ؛ (به مجاز) بخشش ، انعام ، نیکویی کردن؛ (در تصوف) نیکی کردن در مقابل بدی دیگران .
-
پاکسار
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāksār) [پاک + سار (جزء پسین بعضی کلمههای مرکب به معنی ' شبیه و مانند ')] شبیه و مانند پاک؛ (به مجاز) پاک ، بیآلایش ، مبرا از بدی و گناه ، درست ، درستکار ، بیعیب و نقص.
-
هرمز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hormoz) (اوستایی) (= ارمز ، ارمزد ، اورمزد ، هورمز و هورمزد) ، (در ادیان) اهورامزدا ( ← اهورا) ؛ (درنجوم) ستارهی مشتری ؛ (در گاه شماری) روز اول از هر ماه شمسی ؛ روز پنج شنبه. [ایرانیان قدیم به روزهای هفته چندان توجهی نداشتهاند ، بعدها به منا...