کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی اندام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بینظیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bi nazir) (فارسی ـ عربی) بیمانند ، بیهمتا .
-
جستوجو در متن
-
سمنبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman bar) (به مجاز) دارای اندام معطر چون سَمن ، یا دارای اندام سفید و لطیف .
-
گلپری
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol pari) ]گل + پری = (به مجاز) زیباروی و دارای اندام ظریف[ (به مجاز) زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است .
-
حلیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: helye) (عربی) (در قدیم) زینت ، پیرایه ، زیور ؛ (به مجاز) مشخصات صورت و اندام .
-
فرهود
فرهنگ نامها
(تلفظ: farhud) (عربی) کودک پر گوشت و خوب صورت ؛ مرد درشت اندام .
-
سیمتن
فرهنگ نامها
(تلفظ: simtan) (در قدیم) (به مجاز) سیم اندام ، دارای اندامی سفید ؛ (به مجاز) زیبا .
-
سیمینبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: simin bar) (در قدیم) (به مجاز) سیم اندام ، دارای اندامی سفید ؛ (به مجاز) زیبا .
-
شیدبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bar šid) خورشید بَر ،دارای تن و اندام درخشان و سپید ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
مهرپرور
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr parvar) پرورندهی محبت و دوستی ، مهر انگیز ؛ (به مجاز) زیبا و لطیف اندام .
-
گلپیکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol peykar) ویژگی آن که پیکرش مثل گل زیبا و لطیف است ، گل اندام .
-
گلدامن
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol dāman) گل + دامن = آغوش ، بغل ، به مجاز) گل بدن ، گل اندام .
-
مارال
فرهنگ نامها
(تلفظ: mārāl) (ترکی) مرال ، گوزن ، آهو ؛ (به مجاز) زیبا و خوش اندام .
-
اوتانا
فرهنگ نامها
(تلفظ: o(w)) دارای اندام زیبا ؛ (در اعلام) نام یکی از دوستان و یاران داریوش اول در سرنگونی گئومات مغ.
-
رستم
فرهنگ نامها
(تلفظ: rostam) کشیده بالا ، بزرگ تن ، قوی اندام ؛ (در قدیم) (به مجاز) مرد شجاع و نیرومند ؛ (در اصل) نام پهلوان معروف شاهنامه است .