کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیش زور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
امیرآرشام
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir āršām) (عربی ـ فارسی) (به مجاز) امیر قدرتمند و پر زور.
-
قهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: qahhār) (عربی) نیرومند ، پر زور ؛ (در قدیم) سلطهگر و غالب و چیره ؛ از نامها و صفات خداوند .
-
آرشام
فرهنگ نامها
(تلفظ: āršām) دارای زور خرس ، خرس نیرو ؛ (در اعلام) پسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی.
-
گیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: girā) (به مجاز) فریبنده و زیبا ، خوشایند و جذاب و دلنشین ، و نیز (به مجاز) اثر گذار و مؤثر ، دارای زور و قوت .
-
اورمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: orāmān) اشکال و زحمت و رنج ؛ جنگل ؛ نام منطقه ای از کردستان ایران ] اورامان[ که از طرف شرق متصل است به مریوان و از غرب به شمال به شهر زور و از جنوب به جوانرود ؛ نام رشته کوههایی که قسمتی از مرزهای ایران و عراق را تشکیل می دهد.
-
نیرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: niru) عاملی که میتوان به وسیلهی آن کاری را انجام داد یا در کسی یا در چیزی اثر گذاشت ، قدرت، توانایی ، قوه ، قدرت بدنی ، زور ؛ (به مجاز) افراد دارای توانایی ؛ (در قدیم) کمک ، یاری ؛ (در قدیم) استعداد ، قابلیت .