کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فردیسچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: fardis čehr) (فردیس + چهر = چهره) ، آن که چهرهاش بهشتی است ، بهشتی رو .
-
حوریا
فرهنگ نامها
از حوری به معنی فرشته بهشتی می آید
-
مینوفر
فرهنگ نامها
(تلفظ: minu far) دارای فر و شکوه بهشتی ، دارای شأن بهشتی ؛ (به مجاز) حوروش و زیبارو .
-
فردیسمهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: fardis mehr) خورشیدِ بهشتی ، آفتابی از بهشت ؛ (به مجاز) زیبارو .
-
حورالجمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurojjamāl) (عربی) زنی که زیبایی و روی او چون حورا (زن زیبای بهشتی) باشد ؛ (در اعلام) یکی از دختران امام حسین (ع) .
-
حورا وش
فرهنگ نامها
(تلفظ: ho(w)rā vaš) (عربی ـ فارسی) چونان زن زیبا روی بهشتی .
-
حورناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hur nāz) (عربی ـ فارسی) زن زیبای بهشتیِ دارای ناز و غمزه و کرشمه .
-
مینوچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: minu čehr) (مینو = بهشت + چهر = چهره) ، بهشت چهره ، بهشتی روی ؛ (به مجاز) حوروش و زیبارو .
-
مینودخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: minu doxt) (مینو = بهشت + دخت = دختر) ، دختر بهشتی ؛ (به مجاز) حوروش و زیبارو .
-
گلمینو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol minu) گل + مینو = بهشت ، گل بهشتی ؛ به مجاز) زیباروی ، پری روی .
-
حورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ho(w)rā) (عربی) (در قدیم) (در ادیان) حور ، زن زیبای بهشتی ؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.