کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دینیاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: din yād) پایبند به مبانی دین و عامل بر دستورهای آن .
-
حنیفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hanifā) (عربی) مسلمان واقعی ، فرد پای بند به اسلام ، یکتا پرست و موحد .
-
عصامالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: esāmoddin) (عربی) بندِ دین ، موجب شرافت دین ؛ (در اعلام) لقب برخی از اشخاص در تاریخ .
-
عفیف
فرهنگ نامها
(تلفظ: afif) (عربی) دارای عفت ، ← عفت ؛ به علاوه پایبند به اصول اخلاقی ، پارسا و پرهیزکار .
-
وفادار
فرهنگ نامها
(تلفظ: vafā dār) (عربی ـ فارسی) آن که یا آنچه به تعهد ، دوستی و عشق پای بند باشد ، با وفا .
-
هیرمند
فرهنگ نامها
(تلفظ: hirmand) (در اوستایی) به معنی دارای پل و دارندهی سد و بند ؛ رود هیرمند از رودهای فلات شرقی ایران .
-
آویز
فرهنگ نامها
(تلفظ: āviz) هر چیز کوچک و گران قیمت از نوع فلزهای قیمتی ، و مانند آنها که به عنوان گردن بند ، گوشواره، دست بند و مانند آنها میآویزند ؛ (در گیاهی) گلی زینتی ، به شکل زنگوله و قرمز رنگ ؛ گل آویز؛ گل گوشواره ؛ (در گیاهی) گیاه این گل که از خانوادهی مو...
-
عهدیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ahdiye) (عربی) (عهد + ایه (پسوند نسبت)) ، منسوب به عهد ؛ (به مجاز) زن هم پیمان ، زن پایبند به عهد و پیمان .
-
ادهم
فرهنگ نامها
(تلفظ: adham) (عربی) سیاه ، تیرگون ؛ آثار نو ؛ بند و قید ؛ (در اعلام) نام پدرِ ابراهیم (ابواسحاق ابراهیم بن ادم بن منصور بن زید بلخی) معروف به ابراهیم ادهم از بزرگان صوفیه و عرفان .
-
پرند
فرهنگ نامها
(تلفظ: parand) (= پرن ، پروین) (در قدیم) نوعی پارچهی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار ، حریر ساده ؛ (در گیاهی) گروهی از گیاهان درختچهای از خانواده علف هفت بند که در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی میرویند. + ن.ک. پرن و پروین.
-
هورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hurā) (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند ؛ (در کردی) هورا به معنی غوغا است ؛ (در اوستایی) مستی آور ، نوشیدنی مست کننده ، آشام مستی آور .
-
جابر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jāber) (عربی) شکسته بند ، ستمگر ، ستمکار ، جبار ؛ (در اعلام) نام ابن حیان ازدی کوفی کیمیاگر معروف به جابر ابن حیان (قرن دوم هـ..ق) ؛ (در اعلام) جابر انصاری بن سفیان از صحابه ، معروف به جابر ابن انصاری .
-
نگین
فرهنگ نامها
(تلفظ: negin) سنگ یا فلزی زینتی و معمولاً قیمتی که بر روی انگشتر ، گوشواره ، گردنبند و جز آنها کار میگذارند ؛ (در قدیم) سنگ قیمتی که معمولاً برای تزئین بر روی چیزی کار میگذاشتهاند ؛ (در قدیم) (به مجاز) انگشتر نگیندار پادشاهان و فرمانروایان که به...