کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بناگوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نسترن
فرهنگ نامها
(تلفظ: nastaran) (در گیاهی) گلی شبیه رُز ولی کم پَرتر و کوچکتر از آن به رنگهای صورتی ، سفید یا زرد ؛ گیاه این گل که درختچهای افراشته یا پراکنده از خانوادهی گل سرخ است ؛ (در قدیم) (به مجاز) رخسار و بناگوش معشوق .
-
نیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: nil) (سنسکریت) (در گیاهی) مادهای گیاهی و آبی رنگ که در نقاشی و برای خوش رنگ کردن پارچههای سفید پس از شستشو به کار میرود ؛ (در گیاهی) گیاهی علفی یا درختچهای از خانوادهی نخود و کرکدار که از برگهای آن مادهای رنگی به دست میآید ؛ (در قدیم)...