کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بموجب ان در نتیجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حاصل
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāsel) (عربی) نتیجه ، فراهم و موجود یا به دست آمده ، آنچه در طول عمر به دست آمده یا کسب شده است .
-
رامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāmān) (رام + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به رام ، ← رام ؛ به علاوه نام ناحیهای است در شهرستان اهواز .
-
پیروزان
فرهنگ نامها
(تلفظ: piruzān) (پیروز + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به پیروز ، جمع پیروز ، ← پیروز ؛ (در اعلام) نام سردار یزدگرد ساسانی.
-
گلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: golān) (گل + ان/ an ـ/ (پسوند نسبت یا نشانهی جمع در فارسی)) ، منسوب به گل ، گلها ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
-
هرمزان
فرهنگ نامها
(تلفظ: hormozān) (هرمز + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به هرمز ؛ (در اعلام) نام حاکم خوزستان در جنگ بین اعراب و ایران در زمان یزدگرد سوم .
-
مولود
فرهنگ نامها
(تلفظ: mo(w)lud) (عربی) آن که به دنیا آمده ، زاده شده ، فرزند ؛ تولد ، میلاد ؛ (به مجاز) نتیجه ، حاصل ؛ (در احکام نجوم) زمان تولد .
-
شهران
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahrān) (شهر + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به شهر ، شهری ؛ (در اعلام) نام یکی از نجبای ایران که در زمان یزدگرد سوم نزد ماهوی بود .
-
نویان
فرهنگ نامها
(تلفظ: noviyān) [نوی/novi/ = نو بودن ، تازگی ، (در قدیم) (به مجاز) شادابی ، تر و تازگی + ان (پسوند نسبت)] ، منسوب به نوی ، مربوط به نوی ؛ (به مجاز) شاداب و تر و تازه ؛ ( در ترکیِ مغولی) شاهزاده .
-
تاران
فرهنگ نامها
(تلفظ: tārān) [تار (= تارک) ، تارک سر ، فرق سر + ان (پسوند نسبت)] منسوب به تار ، تارک ، فرق سر ، تارک سر ؛ (به مجاز) بسیار عزیز و گرامی ؛ (در ترکی) زمین گسترده ، مزرعه .
-
مشهور
فرهنگ نامها
(تلفظ: mašhur) (عربی) معروف ، بسیار شناخته شده ، شهرت یافته ، نام آور ، نامی ؛ (در حدیث) ویژگی حدیثی که جماعتی از اهل حدیث ان را روایت کردهاند .
-
محدثه
فرهنگ نامها
1)حدیث گو 2)زنی که در مورد او حدیث میگویند 3)کسی که با فرشته ها صحبت می کند ولی ان ها را نمی بیند 4)یکی از نامهای حضرت فاطمه(س)
-
توکان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tukān) (در گویش لری توک = چشم ، عین که با (ان) نسبت آمده است) ، روی هم به معنی آن که چون چشم عزیز است (؟) ؛ (در نجوم) یکی از صورتهای فلکی نیمکرهی جنوبی آسمان ، (در اعلام) نام پس ' بایدو ' که در گرجستان صاحب قدرت بود (قرن هفتم هجری) .
-
رشنان
فرهنگ نامها
(تلفظ: rašnān) (در اوستایی) منسوب به رَشن که در آئین زرتشتی فرشتهی عدالت است و به معنی عادل و دادگر میباشد ؛ (در فارسی) (رَشن = رش و باران + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به رَشن و رَش ، منتسب به باران (اندک) ؛ (به مجاز) با طراوت .
-
زادان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zādān) (زاد = آزاد + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به آزاد ، آزاد و آزاده ؛ (در اعلام) سرسلسلهی زادنیان در عصر رسول اکرم (ص) که بر گروهی از اعراب حکومت میکرده است و او از قبایل معروف قزوین است .
-
آلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ālān) (= الان ، اران) [اران /arrān/ = آران ، آلان و الان : آر (= آریا) + ان (پسوند مکان)] ، روی هم به معنی سرزمین آریاییها ؛ نام سرزمینی در شمال غربی ایران که روسها به آن نام آذربایجان را دادهاند ؛ اعراب نام پارسی این شهر (آران) را تغییر دا...