کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بمعنی (غیر) و (دیگر) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرنیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: farniyān) گونه دیگر واژهی ' پرنیان ' ، ابریشم و حریر . ← پرنیان .
-
آپتین
فرهنگ نامها
(تلفظ: āptin) شکل دیگر آبتین (پدر فریدون) . آبتین و آتبین .
-
مجاهد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mojāhed) (عربی) ویژگی آن که به خاطر وصول به هدفهای غیر شخصی مانند اشاعهی دین و آزادی به جنگ و مبارزه میپردازد ؛ (در قدیم) کوشش و جد و جهد کننده .
-
فروغ
فرهنگ نامها
(تلفظ: foruq) روشنیای که از آتش ، خورشید و دیگر منابع نورانی میتابد ؛ پرتو ؛ شعلهی آتش ؛ (به مجاز) رونق ، درخشندگی و جذابیت ؛(به مجاز) امید به زندگی و شوق و اشتیاق.
-
ندیمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: nadime) (عربی) زن یا دختری که معمولاً با ملکه ، شاهزادهها ، یا زنان بزرگ دیگر همنشین و هم صحبت هستند .
-
نرسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: narse) (اوستایی) گونهی دیگر نَرسی ، ← نَرسی . به علاوه در اوستا و پارسی میانه فرشته و ایزدی است نظیر جبرئیل حامل وحی و او پیک اهورامزدا است .
-
جبرائیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: jebrā’il) (عبری) (= جبریل ، جبرئیل) بندهی خدا ، مرد خدا ؛ (در اعلام) در فرهنگ اسلامی و دیگر ادیان نام یکی از فرشتگان مقرب الهی که رابط میان خدا و پیامبران است ، روحالقدس ، روحالامین .
-
هجرت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hejrat) (عربی) از کشور یا زادگاه خود به جای دیگر رفتن و در آنجا ساکن شدن ؛ مهاجرت پیغمبر اکرم (ص) از مکه به مدینه که مبنای گاهشماری و تاریخ مسلمانان است .
-
مهرسام
فرهنگ نامها
اسم ترکیبی پسرانه به معنای خورشید و آتش دو نماد مقدس در ایران باستان.از دیگر معانی آن میتوان به فرزند مهربان،خورشید آتشین و فرزند خورشید اشاره کرد.
-
فرشته
فرهنگ نامها
(تلفظ: ferešte) (در ادیان) موجودی آسمانی ، عاقل ، برتر از انسان و غیر قابل رؤیت که مأمور اجرای اوامر خداوند است و مرتکب گناه نمیشود ، مَلَک ؛ (به مجاز) شخص دارای اخلاق یا رفتار بسیار نیک و پسندیده ؛ (به مجاز) دختر یا زن مهربان و زیبا .
-
محقق
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohaqqeq) (عربی) آن که دربارهی موضوعی مطالعه و تحقیق میکند ، پژوهشگر ، پژوهنده ، جستجو کننده؛ (در تصوف) آن که حقیقت امور چنان که هست بر او کشف و یقین حاصل شده که به غیر از تجلی ذات خداوند موجود دیگری نیست و هر چه هست ، مظاهر ذات حق است .
-
ساره
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāre) (عبری) (= سارا ، سارای) به معنی امیرهی من ؛ (در اعلام) زوجه ابراهیم خلیل (ع) و مادر اسحاق (ع) ؛ (در هندی) شاره یا نوعی لباس محلیِ زنان هند و پاکستان که به صورت پارچهای سبک و بلند است و یک سر آن را به دور کمر میپیچند و سر دیگر آن را بر...
-
اسرافیل
فرهنگ نامها
(تلفظ: esrāfil) (عبری) درخشیدن مانند آتش ؛ (در ادیان) به باور مسلمانان و پیروان دیگر ادیان سامی ، یکی از فرشتگان مقرب خداوند است که در روز قیامت با دمیدن در شیپور خود مردگان را زنده میکند.
-
توران
فرهنگ نامها
(تلفظ: turān) (در قدیم) قلمرو فرمانروایی تورانیها در شاهنامه و آثار کهن دیگر شامل محدودهای آن سوی آمودریا (جیحون) ؛ (در اعلام) از اسامی خاص زنان .
-
زمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zamān) جریانی پیوسته ، غیر قابل انقطاع ، رونده ، و بی آغاز و بی انجام که در طی آن ، حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد ؛ روزگار ، زمانه فلک ؛ وقت ، هنگام ، گه، گاه ؛ (به مجاز) آسمان .