کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلدرچین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وشمگیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: vošmgir) وُشم (بلدرچین) گیرنده ، صید کنندهی وُشم (بلدرچین) صیاد کرک (بلدرچین) ؛ (در اعلام) ظهیرالدوله ابومنصور وشمگیر بن زیار که از جانب مرداویج حاکم ری شد . [قرن چهارم (هـ.ق)].
-
وشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: vošm) در مازندرانی و گیلکی (انزلی ، رشت ، لاهیجان) به معنی بلدرچین است .
-
سمانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: samāne) (مخفف آسمان) یعنی سقف خانه ؛ نام پرندهای کوچک که به آن در ترکی بلدرچین میگویند .