کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بر ـ ور ـ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سمنبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman bar) (به مجاز) دارای اندام معطر چون سَمن ، یا دارای اندام سفید و لطیف .
-
سیمینبر
فرهنگ نامها
(تلفظ: simin bar) (در قدیم) (به مجاز) سیم اندام ، دارای اندامی سفید ؛ (به مجاز) زیبا .
-
جستوجو در متن
-
انسیه
فرهنگ نامها
از نامهاي حضرت فاطمه به معني انسايت ـ خو گرفتن ـ انيس ـ مونس ـ همدم
-
امیرعرشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir aršiyā) (عربی ـ عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب ، ← امیر و عرشیا .
-
علیعرشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ali aršiyā) (عربی ـ عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب ، ← علی و عرشیا .
-
یلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: yalān) (= یلانشان) (در اعلام) نام پهلوانی تورانی که به دست بیژن ـ مبارز ایرانی ـ کشته شد .
-
سلیمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: soleymān) (عبری) یعنی پر از سلامتی؛ (در اعلام) حضرت سلیمان (ع) پسر داوود ـ پیغمبرِ بنی اسرائیل ـ که نماد خردمندی ، شکوه و توانایی است .
-
الزا
فرهنگ نامها
(تلفظ: elzā) (ترکی ـ فارسی) فرزند ایل ، زاییدهی ایل.
-
اللهیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: allāh yār) (عربی ـ فارسی) دوست خدا .
-
امیرآرمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ārman) (عربی ـ فارسی) امیر آریایی منش.
-
امیراردوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir ardavān) (عربی ـ فارسی) ، امیر و پادشاه نگهبان درستکاران .
-
امیربرنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir bornā) (عربی ـ فارسی) امیر جوان ، پادشاه جوان.
-
امیرپویا
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir puyā) (عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه پوینده.
-
درسان
فرهنگ نامها
(تلفظ: dorsān) (عربی ـ فارسی) (دُر + سان (پسوند شباهت)) ،(= دُرسا) ، ← دُرسا .