کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برازنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برازنده
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāzande) (صفت فاعلی از برازیدن) ، ویژگی آنچه مناسب یا زیبندهی کسی یا چیزی است ؛ شایسته ، لایق ، سزاوار.
-
جستوجو در متن
-
برازا
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāzā) (اوستایی) برازنده ، زیبا ، سزاوار و لایق ، در خور ، زیبنده .
-
برازان
فرهنگ نامها
(تلفظ: barāzān) (براز + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به براز ، منسوب به برازندگی و آراستگی؛ (به مجاز) برازنده؛ نام چند ستاره .
-
ورجاوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: varjāvand) (اوستایی ، پهلوی) بلند پایه و برازنده و ارجمند ؛ (به مجاز) ورجمند و دارای فرهی ایزدی .
-
فرناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: far nāz) [فر = شکوه و جلال که در بیننده شگفتی و تحسین پدید آورد ، زیبایی و برازندگی + ناز = حالت یا رفتاری خوشایند و جذاب همراه با خودنمایی و اِکراه ظاهری ، معمولاً برای جلب توجه دیگری ، کرشمه و غمزه] روی هم به معنای حالت و رفتار توأم با ناز و...