کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تندیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: tandis) مجسمه ؛ (در قدیم) بت ، تصویر برجسته ، تمثال ؛ (به مجاز) زیبا روی .
-
مهرنگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr negār) (مهر = خورشید + نگار = (به مجاز) معشوق زیباروی ، دختر یا زنِ زیباروی ، بت ، صنم) ، روی هم به معنی خورشید زیباروی ؛ (به مجاز) زیباروی درخشان.
-
صنم
فرهنگ نامها
(تلفظ: sanam) (عربی) (به مجاز) (شاعرانه) بت ، شخص زیبا رو ، معشوق زیبا رو ؛ (در عرفان) صنم در نزد بعضی از عرفا عبارت است از حقایق روحی در ظهور تجلی صورت صفاتی است .
-
نگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: negār) (به معنی نگاشتن و نگاریدن) ؛ نقش ، تصویر ؛ (به مجاز) معشوق زیباروی ؛ (در قدیم) (به مجاز) دختر یا زن زیباروی ، بت و صنم ؛ زیور و زینت ؛ نقش نگین ؛ (در قدیم) رنگین و منقش .
-
لعبت
فرهنگ نامها
(تلفظ: lo‛bat) (عربی) زن زیبا روی و خوش اندام ؛ (در قدیم) هر چیز بسیار جالب و شگفت انگیز ؛ (در قدیم) (به مجاز) بت و صنم ؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از سنگهای گران بها یا هر کدام از احجار کریمه .
-
نوبهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bahār) آغاز فصل بهار ؛ (در قدیم) سبزهی نو رسته ، گل و شکوفهی تازه روییده ؛ نو بهار (از سنسکریت) (در قدیم) به معنی معشوق یا زن زیبا ؛ ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بتهای زیبا در آن ، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان ...