کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با و تا شکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سپیتا
فرهنگ نامها
ترکیب سپید و تا بمعنی به سفیدی . سفیدترین و پاکترین.
-
هانیتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hānitā) (هانی + تا = نظیر ، مانند)) نظیر و مانند هانی ؛ مسرور و شاد .
-
فریتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: faritā) (فری = خجسته ، مبارک ، دارای خجستگی و شکوه ، شکوهمند و خجسته + تا = نظیر ، مانند ، لنگه) ؛ (به مجاز) خجسته و مبارک ، شکوهمند .
-
شمایل
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamāyel) (عربی) ظاهر کسی یا چیزی ، شکل و صورت ؛ (در قدیم) خویها ، خصلتهای نیکو و پسندیده؛ (در عرفان) اندک جذبهی الهی را گویند که گاه هست و گاه نیست تا سالکِ مغرور ، مغلوب شود.
-
نازیتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāzitā) (نازی + تا = نظیر ، مانند ، لنگه) ، نظیر و مانند نازی ، لنگهی نازی ؛ (به مجاز) زیبا .
-
زاگرس
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāgros) نام رشته کوهی که از مغرب ایران تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد که همان کوههای پشتکوه کنونی یا پاطاق است و یونانیان آن را زاگرس گفتهاند .
-
کیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ki(e)yān) (در اعلام) کیها ، هر کدام از پادشاهان داستانی ایران از کیقباد تا دارا ؛ پادشاهان و سلاطین؛ (به مجاز) سروران و بزرگان .
-
آریو برزن
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriu barzan) (= آریوبرزین) (در اعلام) نام سرداری از سرداران داریوش سوم در هنگام هجوم اسکندر مقدونی به ایران، که شرافتمندانه از جان خود و همراهانش گذشت و تا واپسین دم ایستادگی کرد.
-
گلیتا
فرهنگ نامها
(تلفظ: goli tā) (گلی + تا = مثل و مانند) ، همتای گلی ، مثل گلی ، به رنگ سرخ ، به گونهی گل (گلی) ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
-
بامداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāmdād) مدت زمانی از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع آفتاب و یک یا دو ساعت بعد از آن ، صبح ، صبا ؛ (در اعلام) اسم پدر مزدک.
-
صمیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: samim) (عربی) (در قدیم) صمیمی ؛ اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی ؛ (در نجوم) ویژگی ستارهای که فاصلهاش تا خورشید شانزده دقیقه یا کمتر باشد.
-
بارمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: bārmān) به معنی شخص محترم و لایقِ دارای روح بزرگ ؛ (در اعلام) از سرداران تورانی در دوران نوذر؛ نام دلاوری تورانی که با دوازده هزار سپاه و با هدیههای فراوان از سوی افراسیاب به نزد سهراب فرستاده شد تا بکوشد که رستم و سهراب یکدیگر را نشناسند و ا...
-
زیتون
فرهنگ نامها
(تلفظ: za(e)ytun) (عربی) (در گیاهی) میوهی بیضی شکل سفت و گوشتی به اندازهی توت که رنگ آن در مراحل مختلف رشد از سبز تا بنفش و سیاه تغییر میکند و از آن روغن نیز میگیرند ؛ درخت همیشه سبز این میوه که برگ و میوهی آن مصرف دارویی دارد ؛ از واژههای قرآن...
-
مدیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mediyā) نام یونانی ایات جبال یا عراق عجم که نواحی آن عبارت بوده از قرمیس یا کرمانشاهان ، همدان، ری و اصفهان ؛ این نواحی سرزمینی کوهستانی و پهناور بوده که یونانیان به آن 'مدیا' گفتهاند ؛ سرزمین ماد ؛ (در اعلام) نام زن آخرین پادشاه ماد ؛ (در اس...
-
ویس
فرهنگ نامها
(تلفظ: veys) (در اعلام) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین که در ایران قبل از اسلام رواج داشته و طبق قرائن در عهد اشکانیان پرداخته شده است ، این داستان تا قرن پنجم هجری به زبان پهلوی وجود داشته است .