کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با حیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarmin) (در قدیم) شرمگین ، با حُجب و حیا ، خجالت زده .
-
شرمین دخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarmin doxt) (شَرمین + دخت = دختر) ، دختر با حُجب و حیا .
-
آزرمین
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarmin) آزرمگین ، با حیا و با شرم ؛ مؤدب ؛ با فضیلت و با تقوی .
-
حشمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hešmat) (عربی) بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار ؛ (در قدیم) شرم ، حیا ، پروا .
-
آزرم
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarm) داد ، انصاف ، شرم ، حیا ، لطف ؛ (در قدیم) ملایمت ، مهربانی ، ارج و قرب ، ارزش و احترام ، آسودگی ، آسایش .
-
آزرمجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarmju) جوینده آزرم ، با ادب ، با شرم و حیا ؛ با تقوی ، با فضیلت ، دلاور ، عادل .
-
آزرم چهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarm čehr) (آزرم + چهر = چهره) ، دارای شرم و حیا ، دارای روی مهربان ؛ دارندهی نژاد سالم ؛ اندیشمند و محترم .
-
محجوب
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahjub) (عربی) با حجب و حیا و مؤدب ؛ (در قدیم) در حجاب شده ، پوشیده ، پنهان ؛ (در قدیم) (به مجاز) بازداشته شده ، منع شده ؛ (در عرفان) کسی که میان او و حق حجابی هست و هنوز شایستگی درک حقیقت و دیدار حق را نیافته است .