کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریکراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
هیفا
فرهنگ نامها
(تلفظ: hayfā) (عربی) (مؤنث اهیف) زن کمر باریک (باریک میان) .
-
نازیک
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāzik) (در ترکی) نازک ، باریک ، ظریف ، لطیف .
-
توکا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tukā) (مازندرانی) پرندهای از خانوادهی گنجشک با منقاری باریک و تنی رنگارنگ .
-
آوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: āvand) حجت ، دلیل ، برهان ، آونگ ؛ (در قدیم) ظرف ؛ (در گیاهی) لولهی باریک ساقه گیاهان .
-
مالیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: māliyā) درختی است باریک و دراز که از چوب آن درخت نیزه و تیر میسازند؛ ]مالیا معرب یونانی melas (سیاه) است[.
-
پروانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: parvāne) حشرهای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ ؛ (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه راست پنجگاه و نوعی تحریر .
-
سوسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: susan) (گیاهی) گیاهی پیاز دار و تک لپهای ، با برگهای باریک و دراز که انواع وحشی و پرورشی دارد ؛ گل این گیاه که معمولاً درشت ، خوشهای ، و به رنگ ها و اشکال مختلف است . بعضی انواع آن خاصیت دارویی دارد .
-
ظریف
فرهنگ نامها
(تلفظ: zarif) (عربی) دارای اجزا یا ساختار نازک ، باریک و همراه با ظرافت و تناسب ؛ ویژگی آن که (به ویژه زن) اندامی کوچک ، ریز نقش ، و متناسب یا حرکات و رفتاری همراه با ظرافت و نرمی دارد ؛ (به مجاز) دقیق یا شایستهی توجه و باریک اندیشی ؛ دارای ظرافت ، ...
-
ابریشم
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābriša(o)m) (پهلوی) رشتهای که از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند ، حریر ؛ (در گیاهی) گلی به صورتِ رشتههای باریک آویخته به رنگ زرد یا سرخ که در تابستانها میرویَد؛ درخت این گل ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) نوعی ساز زهی .