کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اوستا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اوستا
فرهنگ نامها
(تلفظ: avestā) اساس ، بنیاد ، پناه ، یاوری ؛ کتاب مقدس ایرانیان باستان و زرتشتیان.
-
جستوجو در متن
-
وستا
فرهنگ نامها
(تلفظ: vostā) (اوستایی) (= اوستا) اوستا ؛ (در ادیان) کتاب مقدس زردشتیان .
-
چمران
فرهنگ نامها
(تلفظ: čamrān) (در اعلام) نام پارسایی در یشتِ سیزدهم (اوستا).
-
چمرون
فرهنگ نامها
(تلفظ: čamrun) (در اعلام) نام بهدینی در فروردین یشت (اوستا).
-
بهبد
فرهنگ نامها
(تلفظ: beh bod) نگهبان خوبی و نیکی؛ (در اوستا) نگهبان نیکی .
-
ارنواز
فرهنگ نامها
(تلفظ: arnavāz) (پهلوی) نام خواهر جمشید است که در اوستا ارنوک نامیده شده ؛ ارنواز به معنی ' آن که سُخنش رحمت میآورد' میباشد.
-
الوند
فرهنگ نامها
(تلفظ: alvand) (در اوستا) به معنی تندمند و دارای تندی و تیزی میباشد ؛ نام کوهی است در همدان و رودی در قصر شیرین.
-
کیارش
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyāraš) (از کی + آرش) ، در اوستا ' kavi arshan ' به معنی کی و شهریار دلیر ؛ (در اعلام) نام یکی از چهار پسر کیقباد است .
-
گرشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: garšā) پادشاه کوه ؛ این واژه (در اوستا) ' گری/ gery' به آرش کوه است و (در سانسکریت) ' گیری/ giray ' نوشته شده است.
-
سلم
فرهنگ نامها
(تلفظ: salm) (اوستایی) (در اعلام) یکی از سه پسر فریدون در اوستا ؛ (در عربی) سِلم /selm/ صلح و آشتی؛ مردِ صلح طلب .
-
نیرم
فرهنگ نامها
(تلفظ: ney(ay)ram) (= نریمان) ، ← نریمان . به علاوه نیرم یا نریمان در اوستا ' نیرمانا ' یعنی نرمنش و مردسرشت آمده است.
-
وندا
فرهنگ نامها
(تلفظ: vandā) (در زند و پازند) خواهش و خواسته ؛ (در اوستا) ستایش کننده ، نیایش کننده .
-
زند
فرهنگ نامها
(تلفظ: zand) (= ژند) (در اوستا) به معنی شرح و بیان و گزارش ؛ (در قدیم) بزرگ ، عظیم ؛ (در ادیان) مجموعهی تفسیر اَوِستا به زبان فارسی میانه ؛ (در اعلام) شعبهای از قبیلهی لاق که سلسلهی ' زندیان ' (زندیه) از آن شعبه بودند .
-
اهورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ahurā) (اوستایی) (در ادیان) به لغت اوستا وجود مطلق و هستی بخش اهورا مزدا هستی بخش بیهمتا و خالق عالم را گویند ؛ اهورامزدا .