کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اورنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اورنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: o(w)rang) (در قدیم) تخت و سریر (پادشاهی) ؛ (به مجاز) فر ، شأن ، شکوه .
-
جستوجو در متن
-
ارشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršiyā) به لغت زند و پازند تخت و اورنگ شاهان را میگویند ، گاه ، تخت.
-
سریر
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarir) (عربی) (در قدیم) تخت پادشاهی ، اورنگ ؛ تخت ، مسند .
-
آروند
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārvand) (= اروند) شأن و شوکت و فرو شکوه ؛ اورند و اورنگ .
-
گلچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol čehr) (= گل چهره) ، ← گل چهره ؛ (در اعلام) ' گلچهر' نام معشوقهی اورنگ در افسانههای ایرانی .
-
اورند
فرهنگ نامها
(تلفظ: o(w)rand) تخت پادشاهی ، تخت ، اورنگ ؛ (به مجاز) شأن ، شکوه ، شوکت ؛ (در اعلام) نام یکی از پسران کی پیشین پسر کیقباد و پدر لهراسب .