کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انسان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مارتیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mārtiyā) (پهلوی) آدمی ، انسان .
-
انسی
فرهنگ نامها
(تلفظ: ensi) (عربی ـ فارسی) ( اِنس = انسان، بشر + ی (پسوند نسبت)) ، مربوط به انس ، انسانی ؛ (در قدیم) فردی از انس ، انسان .
-
حجتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hojjatollāh) (عربی) برهان حق تعالی ؛ (در تصوف) انسان کامل که حجت حق بر خلق است .
-
عبدالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdollāh) (عربی) بندهی خدا ؛ (در تصوف) به معنی انسان کامل است .
-
سیما
فرهنگ نامها
(تلفظ: simā) (عربی) چهره ، صورت ؛ (در قدیم) نشان و حالتی در صورت انسان که مبین حالات درونی باشد.
-
آفریده
فرهنگ نامها
(تلفظ: āfaride) مخلوق ، خلق شده ، از نیستی هست گردیده ، بشر ، انسان ، آدمی .
-
انسیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ensiyye) (عربی)(اِنس=انسان،بشر+ ایه (پسوند نسبت)) ، مربوط به انس ، منسوب به انس ، انسانی ، آدمی .
-
روحافزا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ruh afzā) آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد ، جانبخش ، مفرح ؛ گوشهای در موسیقی ایرانی .
-
سبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sabā) (عربی) (= سباء) سورهی سی و چهارم از قرآن کریم ؛ نام شهر بلقیس ؛ (در عبری) سبا به معنی 'انسان ' است .
-
حوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: havā) (عربی) نخستین انسان ماده در مذاهب سامی؛ (در نجوم) مارافسا (صورت فلکی) ؛ (در اعلام) نام همسر حضرت آدم (ع).
-
عینالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: eynollāh) (عربی) چشم خدا ؛ (در عرفان) عین الله و عین العالم انسان کامل را گویند .
-
الحان
فرهنگ نامها
(تلفظ: alhān) (عربی) (جمع لحن) ، آوازها ، آهنگها ، آوازهای خوش ، نغمههای دلکش ؛ صداهای موزون و خوشایندی که انسان یا بعضی پرندگان یا آلات موسیقی تولید میکنند.
-
دلسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: delsā) (دل + سا (پسوند شباهت)) ، همچو دل که جایگاه عواطف و احساسات در انسان است . مثل قلب ؛ (به مجاز) دارای احساس ، دارای عاطفه .
-
دلیار
فرهنگ نامها
(تلفظ: del yār) [دل = جایگاه عواطف و احساسات در انسان ، قلب + یار (پسوند دارندگی)] دارای عواطف و احساسات ؛ (به مجاز) دلدار ، معشوق و محبوب .
-
پری
فرهنگ نامها
(تلفظ: pari) (فرهنگ عوام) موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفتهی خود میکند ؛ (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظریف.