کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فوزیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fuziye) (عربی) زن پیروز در هر کار و امری ، رستگار و موفق .
-
آگاه
فرهنگ نامها
(تلفظ: āgāh) بینا ، دقیق ، مطلع ، باخبر ؛ آن که در امری بینش و بصیرت دارد ، دانا .
-
امید
فرهنگ نامها
(تلفظ: om(m)id) آرزو ، انتظار ، رجا ، توقع ، چشمداشت ؛ اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن .
-
ایقان
فرهنگ نامها
(تلفظ: iqān) (عربی) به یقین دانستن ، بیگمان شدن ، بارور شدن ؛ حالت ذهن که امری را کاملاً درست میداند، یقین ؛ (در قدیم) ایمان .
-
داننده
فرهنگ نامها
(تلفظ: dānande) دارندهی علم و توانایی ، دانا؛ (در قدیم) استاد، ماهر حاذق ، واقف و آگاه به امری .
-
حکیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: hakim) (عربی) پزشک ، طبیعت ، دانا ، خردمند ، فرزانه ، دانا به چیزی (دانندهی امری) ؛ از نامهای خداوند.
-
صلاح
فرهنگ نامها
(تلفظ: salāh) (عربی) شایسته و مناسب بودن امری با در نظر گرفتن پیامدهای آن ، مصلحت؛ درست کاری، نیکوکاری ؛ (در قدیم) سودمند بودن ، فایده داشتن .
-
آشنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āš(e)nā) دوست و رفیق مقابل بیگانه و غریب ؛ شناسنده ، آگاه به چیزی یا امری ؛ (در قدیم) عاشق، دلداده ؛ دوست ، رفیق .
-
موفق
فرهنگ نامها
(تلفظ: movaffaq) (عربی) توفیق یافته در امری یا به مقصود رسیده ، پیروز ؛ توأم با موفقیت .
-
مصیب
فرهنگ نامها
(تلفظ: mosib) (عربی) (در قدیم) آن که حقیقت امری را دریافته است ، درستکار ، صواب کار ، در مقابلِ مخطی .
-
بصیرت
فرهنگ نامها
(تلفظ: basirat) (عربی) بینایی ؛ (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در نظر داشتن ، آگاهی و دانایی؛ (در تصوف) نیروی باطنی که سالک با آن حقایق و باطن امور و اشیا را در می یابد.
-
پهلوان
فرهنگ نامها
(تلفظ: pahle(a)vān) جنگجوی شجاع و زورمند ؛ (به مجاز) آنکه در امری سرآمد است ؛ (به مجاز) قوی هیکل و قوی جثه ؛ (در قدیم) سردار لشکر.
-
الهام
فرهنگ نامها
(تلفظ: elhām) (عربی) به دل افکندن ، در دل انداختن ؛ القاء معنی خاص در قلب به طریق فیض؛ رسیدن فکر به ذهن و در معارف اسلامی القای امری از سوی خداوند به دل کسی ؛ (در قدیم) دریافت و شعور غریزی .
-
شرف
فرهنگ نامها
(تلفظ: šaraf) (عربی) حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاقی بوجود میآید ، بزرگواری ، افتخاری که از امری نصیب شخص میشود ؛ برتری ؛ (در احکام نجوم) محل یک سیاره در منطقه البروج که سیاره در آن محل تأثیری قوی دارد .