کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اما بعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تالیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tāliyā) (عربی ـ فارسی) (تالی + الف اسم ساز) (به مجاز) یعنی دختر دوم و دختر بعد (؟).
-
توراندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: turān doxt) (توران + دخت = دختر) ، دختر تورانی ؛ (در اعلام) نام دختر خسرو پرویز که بعد از شیرویه به شاهی رسید .
-
عشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ešā) (عربی) آغاز تاریکی بعد از غروب آفتاب ؛ (در قدیم) زمانِ میان غروب آفتاب و طلوع فجر، شبانگاه، شامگاه .
-
عمید
فرهنگ نامها
(تلفظ: amid) (عربی) آن که منصب یا مقامی بزرگ دارد ، رئیس ، حاکم ؛ عنوانی برای مقامات حکومتی در دورهی سامانیان و بعد از آن .
-
ابوبکر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ābubakr) (عربی) (در اعلام) نام خلیفهی اول بعد از وفات حضرت محمد (ص) و نام فرزند امام حسن (ع) .
-
بامداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: bāmdād) مدت زمانی از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع آفتاب و یک یا دو ساعت بعد از آن ، صبح ، صبا ؛ (در اعلام) اسم پدر مزدک.
-
داتام
فرهنگ نامها
(تلفظ: dātām) آفریننده و مخلوق ؛ (در اعلام) پسر کامیسار از مردم کاریه حاکم لک و سیری [قسمتی از کاپادوکیه و مجاور کلیکلیه] بعد از اردشیر دوم هخامنشی .
-
عبدالحی
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolhay) (عربی) بندهی حی ، که [حی] نامی است از نامهای خدای تعالی (هوالحی الذی لایموت)، بندهی زنده (خدا) ؛ (در عرفان) آن که مظهر و مجلای حیات سرمدیه حق و زنده به حیات ابدی حق باشد ، که در حقیقت باقی به بقاءالله است و این مرتبهی بقاء بعد از...
-
معید
فرهنگ نامها
(تلفظ: moeid) (عربی) از نام و صفات خداوند ؛ (در قدیم) آن که در مدرسههای قدیم بعد از استاد درس را برای شاگردان دوباره شرح میداده و یا در غیاب استاد جلسهی درس را اداره میکرده است .
-
لاریسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: lārisā) [لاری = (منسوخ) نوعی سکهی نقرهای که در فارس ضرب میشده است + سا = (پسوند شباهت)] شبیه به لاری ، مثل لاری ؛ (به مجاز) نفیس و با ارزش ؛ (در قدیم) شهری بود در کنار دجله از آنِ دولت ماد ،که بعد به تصرف پارسها در آمد ؛ نام شهری در یونان .
-
یوشع
فرهنگ نامها
(تلفظ: yušee) (عبری) (در اعلام) نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل (وصی و خلیفهی موسی (ع)) از نسل حضرت یوسف (ع) و یعقوب (ع) ، نام وی (یوشع) در آغاز ' هوشع ' بود یعنی ' او نجات میدهد ' ولی بعد به ' یهوشوع ' یعنی یهوه نجات میدهد مسما شد .
-
بریر
فرهنگ نامها
(تلفظ: borair) (عربی) (در اعلام) یکی از شهدای کربلا به روز عاشورا در رکاب امام حسین (ع) که او اول کسی است که بعد از حُر شهید شد ؛ نام ابن حقیر همدانی کوفی از زُهاد و عُباد و قاریان قرآن و پیشوای آگاهان به علوم قرآن و معلم آن که در خدمت به امام حسین (...
-
بقا
فرهنگ نامها
(تلفظ: baqā) (عربی) باقی بودن ، ماندگار بودن ؛ پایداری ، پایندگی؛ (در عرفان) عبارت است از بدایت سیر فی الله ، چه سیر الی الله وقتی منتهی شود که بادیهی وجود را به قدم صدق یکبارگی قطع کند و سیر فی الله آن گاه محقق شود که بنده را بعد از فنای مطلق ، وجو...
-
صدیق
فرهنگ نامها
(تلفظ: seddiq) (عربی) (در تصوف) بندهی خاص خداوند ؛ (در قدیم) بسیار راستگو و درستکار ؛ (در عرفان) صدیق کسی را میگویند که در گفتار و کردار و دانشها و احوال و روش و نیات و خوی و اخلاق خود راست باشد و راستی و درستی او در مجاورین او تأثیر کند ؛ (در اعل...