کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مزدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mazdā) به معنی دانا است ؛ (در ادیان) در آیین زرتشتی به خدا اطلاق میگردد ، اهورامزدا .
-
طرفان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tarfān) (تثنیهی طَرف) ، دو طرف چیزی ؛ (در ادبیات) یکی از القاب بیست و دوگانهی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ؛ (در اعلام) فقیهان حنفی به ابوحنفه و محمد اطلاق کردهاند ، زیرا یکی از آنان در طرف استادی و دیگری در طرف شاگردی واقع ش...
-
کیارا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyārā) تاسه ، میل و خواهش به خوردن چیزهای بیقاعده (ناباب) چنانکه این حالت در زنان آبستن پدید میآید. (دکتر معین در جلد پنجم برهان (ص 239) آورده است بنا بر قاعدهی تبدیل ' و ' به ' گ ' به نظر میرسد اصل کلمه ' گیار ' بوده [= ویار] و ' ا ' آخر...
-
هرمز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hormoz) (اوستایی) (= ارمز ، ارمزد ، اورمزد ، هورمز و هورمزد) ، (در ادیان) اهورامزدا ( ← اهورا) ؛ (درنجوم) ستارهی مشتری ؛ (در گاه شماری) روز اول از هر ماه شمسی ؛ روز پنج شنبه. [ایرانیان قدیم به روزهای هفته چندان توجهی نداشتهاند ، بعدها به منا...