کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ارشک
فرهنگ نامها
(تلفظ: arašk) همان اشک است که سرسلسله و مؤسس خاندان اشکانی میباشد که بعدها آن (اشک) عنوان هر یک از پادشاهان اشکانی قلمداد شد ؛ (در اعلام) نام اردشیر دوم هخامنشی پسر داریوش دوم .
-
اشکان
فرهنگ نامها
(تلفظ: aškān) (اشک + ان (پسوند نسبت)) ، منسوب به اشک که بانی و مؤسس خاندان اشکانیان بود.
-
اسرین
فرهنگ نامها
(تلفظ: asrin) (کردی) اشک ، سرشک .
-
ناردانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: nār dāne) (در قدیم) دانهی انار ؛ (به مجاز) اشک خونین .
-
تیرداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: tirdād) زاده شده در تیر ماه ؛ (در اعلام) اشک دوم پادشاه اشکانی ؛ و نیز نام پادشاه ارمنستان برادر ولگاش (بلاش) اول ، پادشاه پارت .
-
گهربار
فرهنگ نامها
(تلفظ: gohar bār) (= گوهربار ، گوهرافشان) ؛ (به مجاز) اشک بار ، گریان ؛ (در قدیم) (به مجاز) شیوا و رسا.
-
ارشاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršāk) (در اعلام) نام مؤسس سلسلهی اشکانی که به اشک اول مشهور است ؛ نام چند تن از پادشاهان ارمنستان. (بعضی از منابع اَرشاک را دلیر مرد و مبارز معنی کردهاند) .
-
سورنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: su(o)r(e)nā) (= سُرنا) ، ← سُرنا . به علاوه (در اعلام) سردار دلیر پارتی معاصر اشک سیزدهم ارد اول .
-
گودرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: gudarz) (در اعلام) نام پهلوان ایرانی پسر قارَن پسر کاوهی آهنگر که حکومت سپاهان داشت ؛ نام یکی از پهلوانان ایرانی در شاهنامه؛ نام اشک بیستم از پادشاهان اشکانی .
-
پروین
فرهنگ نامها
(تلفظ: parvin) (اوستایی) (در نجوم) دستهای از شش ستارهی درخشان در صورت فلکیِ ثور ؛ ثریا ، هفت خواهران ، خوشهی پروین ؛ (در قدیم (به مجاز) اشک ؛ (در اعلام) پروین اعتصامی شاعره بنامِ معاصر.
-
آرش
فرهنگ نامها
(تلفظ: āraš) درخشنده ؛ (در اعلام) نام یکی از تیراندازان زمان منوچهر شاه که ماجرای پرتاب تیر او از داستانهای حماسی است ؛ (در اعلام) نام پسر دوم کیقباد و برادر کیکاووس ، مشهور به کیآرش؛ (در شاهنامه) جد اعلای اشکانیان (= ارشک و اشک) .
-
مهرداد
فرهنگ نامها
(تلفظ: mehr dād) دادهی مهر، آفریده شدهی مهر؛ (در اعلام) اسم سه نفر از پادشاهان اشکانی مهرداد بوده است (اشکهای 6 ،9 ،13) ؛ مهرداد نام یکی از گماشتگان آستیاگ نیز هست که کوروش را به دست او سپرده بود . و نیز نام پسر خسرو پرویز .
-
گوهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har) هر کدام از سنگهای قیمتی مانند الماس ، زمرد و یاقوت ، مروارید ؛ (به مجاز) اصل و نسب ، نژاد؛ (به مجاز) نهاد و سرشت ؛ (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس ؛ (به مجاز) اشک؛ (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب ، خاک ، باد ، آتش) ...