کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از نژاد اسلا و پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آریاچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyā čehr) (آریا + چهر = نژاد ، تبار ، گوهر ، اصل) ، دارای اصل و نژاد آریایی ، آریا نژاد .
-
آریاناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyā nāz) مایهی افتخار نژاد آریایی ، مظهر زیبایی و جمال نژاد آریایی .
-
ایرانچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: irān čehr) (ایران + چهر = چهره) ، دارای اصل و نژاد ایرانی از نژاد آریایی و ایرانی.
-
آریا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyā) آزاده ، نجیب ؛ شعبهای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران ، هند و اروپا ماندگار شدهاند ؛ نژاد هند و اروپایی .
-
بهنیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: behniyā) نیک نژاد ، دارای اصل و نسب ، اصیل ، شریف .
-
امیربهزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir behzād) (عربی ـ فارسی) امیر نیکوتبار ، پادشاه نیک نژاد ، حاکم و سردار نیکوزاده.
-
کیانژاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyā nežād) آن که نژاد و اصل و نسب او به بزرگان و سروران و پادشاهان میرسد .
-
کیازاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kiyā zād) (کیا + زاد = زاده) ، به معنی بزرگ زاده و پادشاه زاده ، از نژاد و گوهر پادشاهان و سروران.
-
کیاندخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: ki(e)yān doxt) دختر بزرگان و سروران ، دختری که نژاد و تبار او به بزرگان و سروران میرسد .
-
آزرم چهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarm čehr) (آزرم + چهر = چهره) ، دارای شرم و حیا ، دارای روی مهربان ؛ دارندهی نژاد سالم ؛ اندیشمند و محترم .
-
گوهرشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: go(w)har šid) گوهر درخشان ، مروارید روشن ، گوهر و نژاد پاک ؛ (به مجاز) نهاد و سرشت روشن (روشن ضمیر) .
-
چهرزاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: čehrzād) (به مجاز) نژاد و اصیل ؛ (در اعلام) لقبی است که در شاهنامه به همای دختر بهمن داده شده.
-
آرامچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām čehr) (آرام + چهر= چهره) آنکه چهرهاش نشانگر آرامش است ؛ از نژاد و گوهر آرام .
-
آرامیان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāmiyān) نام شعبهای از نژاد سامی ، فرزندان آرام ؛ (در اعلام) پنجمین پسر سام ساکن سوریه و بینالنهرین .
-
آریابد
فرهنگ نامها
(تلفظ: āriyābod) (آریا + بد/-bod/ (پسوند محافظ یا مسئول)) ، مهتر و بزرگ قوم آریائی ، رئیس قوم آریایی ، نگهبان نژاد آریا .