کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از طرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طرفان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tarfān) (تثنیهی طَرف) ، دو طرف چیزی ؛ (در ادبیات) یکی از القاب بیست و دوگانهی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ؛ (در اعلام) فقیهان حنفی به ابوحنفه و محمد اطلاق کردهاند ، زیرا یکی از آنان در طرف استادی و دیگری در طرف شاگردی واقع ش...
-
ارسان
فرهنگ نامها
(تلفظ: arsān) (در اعلام) والی منسوب از طرف داریوش سوم که حاکم ناحیهی دربند کیلیکیه بود .
-
امین
فرهنگ نامها
(تلفظ: amin) (عربی) امانتدار ، زنهاردار ؛ طرف اعتماد ، معتمد ؛ (در اعلام) از القاب حضرت محمد (ص) پیش از بعثت ؛ لقب جبرئیل .
-
عطیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: attiye) (عربی) آنچه از سوی خداوند یا از طرف شخصی بزرگ به کسی بخشیده شود ، انعام ، بخشش.
-
سروناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: sarv nāz) سرو نورسته ، سروی که شاخههای آن به هر طرف مایل باشد ؛ (در موسیقی ایرانی) نام نوایی .
-
هارپاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: hārpāk) (= هارپاگ ، هارپاگوس) (در اعلام) نام خویشاوند و وزیر آستیاک که از طرف آستیاک مأمور کشتن کوروش شد .
-
گلگیتی
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol giti) نوعی از گل که برگهای آن از هر طرف سه خار دارد و دو نوع است سفید و زرد .
-
یاسر
فرهنگ نامها
(تلفظ: yāser) (عربی) شترکُش که گوشت قسمت کند ؛ آسان ، چپ ، طرف چپ ؛ (در اعلام) نام صحابی مشهور پدرِ عمار .
-
یسرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: yosrā) (عربی) آسان ، فراخی ، به آسانی ، به سهولت ؛ (در قدیم) چپ ، طرف چپ در مقابلِ یمنی.
-
ارتافرن
فرهنگ نامها
(تلفظ: artā feren) (در اعلام) یکی از فرزندان مهرداد ششم پادشاه پنت ؛ برادر صلبی داریوش بزرگ که از طرف وی والی ایالت لیدیه گردیده و مقر او سادر بود .
-
رسول
فرهنگ نامها
(تلفظ: rasul) (عربی) پیغمبر [خدا] ؛ (در قدیم) آنکه از طرف کسی برای بردن پیغام فرستاده می شود ، پیک ، قاصد ؛ (در اعلام) رسول الله پیغمبر اسلام (ص).
-
اورمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: orāmān) اشکال و زحمت و رنج ؛ جنگل ؛ نام منطقه ای از کردستان ایران ] اورامان[ که از طرف شرق متصل است به مریوان و از غرب به شمال به شهر زور و از جنوب به جوانرود ؛ نام رشته کوههایی که قسمتی از مرزهای ایران و عراق را تشکیل می دهد.
-
آمیتیدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āmitidā) (در اعلام) همسر کوروش کبیر و نام دختر ایشتوویگو (آستیاگ) از پادشاهان ماد ، که فرزندان او از شوهر اولش (سپیتامه) به نامهای ' سپیتاک' و ' مهاجران' از طرف کوروش به مقام ساتراپی [استاندار] منصوب گشتند .
-
مصدق
فرهنگ نامها
(تلفظ: mosaddeq) (عربی) گواهی دهنده به درستی کسی یا چیزی ؛ (در حقوق) آن که از طرف اصحاب دعوا انتخاب میشود تا اظهار نظر یا شهادت او از ماوقع برای طرفین حجت باشد ؛ (در فقه) مأمور وصول زکات ؛ (در اعلام) دکتر محمد مصدق از مردان سیاسی ایران (معاصر) و عام...
-
لیلی
فرهنگ نامها
(تلفظ: leyli) (عربی) (مؤنث الیل) سرخوشی از می ؛ درازترین و تارترین شب ؛ (در قدیم) از الحان موسیقی قدیم ایرانی ؛ (در اعلام) لیلی دختر حطیم از زنان پیامبر اسلام (ص) ؛ لیلی زنی از قبیلهی بنی عامر عرب که طرف عشق مجنون قرار گرفت (لیلی و مجنون) .