کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارادة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کامرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmro) (کام = خواست ، اراده ، قصد + رو) ، به کام رونده ؛ ویژگی آن که به خواست و اراده خود حرکت میکند ؛ (به مجاز) دارای اراده .
-
همتالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: hemmatollāh) (عربی) اراده و خواست خدا .
-
کامین
فرهنگ نامها
(تلفظ: kāmin) (کام = آرزو ، اراده ، قصد ، لذت ، خوشی ، توانایی ، معشوق + ین (پسوند نسبت)) به معنی آرزومند ، صاحب اراده و قصد ، توانا و ... .
-
آهنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: āhang) قصد ، عزم ، صوت ، نیت ، اندیشه ، خرد ، اراده ، سیما ، قیافه ؛ (در موسیقی) لحن ، ملودی ، قطعهی موسیقی .
-
امیرهمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir hemmat) (عربی) امیر صاحب اراده ، امیر صاحب همت ، پادشاه بلند نظر و بلند طبع ، حاکم جوانمرد.
-
توکل
فرهنگ نامها
(تلفظ: tavakol) (عربی) یقین داشتن به رحمت خداوند و امید بستن به او ؛ (در تصوف) واگذار کردن کارها به خداوند در جایی که اراده و قدرت بشری کارساز نباشد .
-
قدرت
فرهنگ نامها
(تلفظ: qodrat) (عربی) توانایی ، توان ، سلطه و نفوذ ؛ (در فلسفه قدیم) توانایی ویژهی موجود زنده که با آن از روی قصد و اراده عملی را انجام میدهد یا ترک میکند .
-
قائم
فرهنگ نامها
(تلفظ: qā’em) (عربی) ایستاده ، به حالت عمودی قرار گرفته ؛ (در ادیان) لقب امام دوازدهم شیعیان که غایب است (عج) ؛ (در قدیم) اقامه کنندهی حق ، برپادارندهی دین ؛ (به مجاز) قدرتمند و با اراده .
-
مراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: morād) (عربی) خواست ، آرزو ؛ مقصود ، منظور ، قصد ؛ (در تصوف) پیر ؛ (در قدیم) عزم ، اراده ، مایهی کامرانی و موفقیت ؛ (در عرفان) کسی است که قوت ولایت در او به مرتبهی تکمیل نقصان رسیده باشد .
-
همت
فرهنگ نامها
(تلفظ: hemmat) (عربی) اراده ، انگیزه ، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف ؛ بلند طبعی ، بلند نظری ، جوانمردی ؛ (در قدیم) خواست ، آرزو ؛ (در تصوف) توجه قلب با تمام نیروی روحی به خداوند، دعا از صمیم قلب .
-
زروان
فرهنگ نامها
(تلفظ: zarvān) نامی در اوستا به معنی ' زمان ' و از آن فرشتهی زمانهی بیکرانه اراده شده و در رسالهی پارسی علمای اسلام به ' زمان درنگ خدای ' تعبیر شده است ؛ (در فرهنگ ایران پیش از اسلام) زروان به معنی ایزدِ زمانِ بی پایان است ؛ (در اعلام) یکی از نام...